اولین چاپ کتاب اگر میخواهى سالم شوى، قابلمه را رها کن، نوشته هلموت واندمیکر، بعد از انتشار چنان سریع نایاب شد که چاپ مجدد را ضرورى کرد. واندمیکر پزشک نیست، بلکه تاجرى است که در مقام سرباز در جنگ جهانى دوم شرکت کرد و بهشدت زخمى شد. او روشهای متعددی را روى جسم خود امتحان کرد و دانشی وسیع درباره علم تندرستى، چه در فرهنگ امریکایى و چه آلمانى که فرهنگ مادرى خودش است، به دست آورده است که من نظیرش را ندیدهام. کتابش مثل بمب در آلمان صدا کرد و بهعنوان اثرى جاودان در مورد تغذیه ثبت شد. او چشمان کسانى را باز کرد که سؤالاتى درباره تغذیه ... و تندرستى داشتند، من این کتاب را بهعنوان هدیه کریسمس دریافت کردم و بیاغراق میتوانم بگویم که زندگیام را دگرگون کرد.
موضوع این کتاب چیزى بود که من نصف عمرم را در جستجوى آن سپرى کرده بودم: اسرار تندرستى. سال 1951 بود که براى اولینبار واندمیکر را در درمانگاه ملاقات کردم. آن زمان او هم مثل من از روش تغذیه دکتر وائرلند پیروى میکرد (ماکروبیوتیک) و مدت زیادى نیز تابع آن بود؛ اما سپس دریافت که شیوه تغذیهاش کاملاً صحیح نیست. روش وائرلند بیشتر شامل دانههاى پخته و محصولات لبنى بود که اینها هم غذایى طبیعى براى انسان نیستند. درعوض، در روش تغذیه گیاهخوارى که از خوردن شیر و مشتقات آن پرهیز میکنند، بهبود بیماریها بهمراتب چشمگیرتر بوده است. آن روش بههرحال یک قدم جلوتر بود، اما هرگز نمیتوانست بیماریهاى خطرناک انسان را مداوا کند.
قانون طبیعت توافق و مصالحه نمیشناسد. به قول گوته: «هرکس میخواهد از شر بیمارى خلاص شود، باید یک قدم جلوتر از آن باشد.» و حالا سؤال این است که چطور؟ با مصرف خوراکیهایى که خالق براى ما تعیین کرده است. این خوراکیها را بهراحتى میتوان شناخت. کافى است نگاهى به انجیل بیندازید.
آنچه خالق بهعنوان غذا براى ما تعیین و پیشنهاد کرده است، میوههاى بهشتى است؛ بله، فقط و فقط میوههاى دانهدارى که زیر نور خورشید میرسند، نه آنچه با زمین آلوده و مسموم در تماس هستند. این قانون تا به امروز تغییر نکرده است، همچنان که ساختار بدن انسان تغییر نکرده است. امروزه آتش، قابلمه، ماهیتابه، کبابپز و اجاقگازهاى آخرین مدل، انسان را بیش از پیش به استفاده از غذاهاى مرده ترغیب میکنند، بهخصوص غذاهاى گوشتى و غذاهاى آماده و از قبل تهیهشده در کارخانههاى بهاصطلاح غذاسازى که جز بیمارى رهآوردى براى انسان ندارند.
وقتى انسان دوباره به غذاى اجدادش رو کند، سلامتى نیز به طرف او باز خواهد گشت و بیماریها ناپدید خواهند شد. علم پزشکى امروز که فقط میتواند به کمک داروهاى شیمیایى علائم بیماریها را سرکوب کند، هیچگاه قادر نخواهد بود علت را برطرف کند. به همین دلیل هرگز به هدف نخواهد رسید. این امر باید بر همه آشکار شود. همیشه پزشکانى مانند هیپوکرات و واندمیکر بودهاند که تلاش کردهاند انسان را به طرف غذاهاى طبیعیاش برگردانند، اما در این راه زیاد موفق نبودهاند، زیرا مخالفت پزشکان از یک طرف و شرکتهاى تولید مواد غذایى و تبلیغات رسانههاى گروهى از سوى دیگر، موانعى در سر راه آگاهى انسان ایجاد کردهاند تا او را از ریشهاش جدا کنند. موفقیت زمانى میسر میشود که پزشکان درک کنند خود نیز بیمار و اکثر معتادند.
در این میان وزارت بهدارى و بهزیستى هم موظف است نقش خود را به مفهوم واقعى کلمه ایفا کند. متأسفانه در دانشگاهها نیز چیزى تدریس نمیشود. در آنجا فقط راه مداوا به کمک علم فیزیک و شیمى تعلیم داده میشود و پزشکان هنگام ویزیت بیماران مواظب هستند چیزى درباره تغذیه به زبان نیاورند تا مبادا بیمارانشان را از دست بدهند. من با واندمیکر همعقیدهام و صددرصد نظریاتش را تصدیق میکنم، زیرا آنها را روى بدن نودویکساله خودم امتحان کردهام. صدها بیمار من گواه این ادعا هستند. واقعیتها را باید گفت، حتى اگر به ضرر عدهاى تمام شود. همه باید حقیقتی را بدانند، که میتوان در کتاب هلموت به آن دست یافت. من این را بهعنوان پزشک و یاور انسانها میگویم و خود را براى گسترش و همگانى کردن این کتاب متعهد میدانم، زیرا واقعیتهاى فراوانى در آن وجود دارد. این کتاب را به همه کسانى که دنبال تندرستى واقعى هستند یا میخواهند از شر بیماریها رها شوند، معرفى و پیشنهاد میکنم.