در ماه مه 1998 ادبیات عرب با یکی از بزرگترین چهرههای شعرش وداع کرد. نزار قبانی شاعر عاشقانه سرای سوری در هتلی در لندن دنیا را برای همیشه ترک کرد.قبانی بدون شک شاعری است که در دنیای عرب چه او را بپذیری چه نه، نمیتوانی به سادگی از کنار نام و آثارش رد شوی. شعر عرب در صد سال اخیر چهرههای برجستهای ارائه کرده است که نزار یکی از جنجالیترین و شاخصترین آنهاست.اشارهای کوتاه به تحول جریان شعر مدرن عرب شاید در شناخت بیشتر نزار ضروری باشد.تا سالهای آغازین قرن بیستم جهان، شعر عرب را در محدوده چند شاعر برجسته کلاسیک میشناخت. شاعرانی چون نبیغ الظبیانی، ... ابنزیدون، ابو نواس، ابوتمام، متنبی، ابن المعتز، ابوالعلا معری.در آغاز قرن بیستم شاعران جوانی از سوریه، لبنان و فلسطین به ایالات متحده و امریکای جنوبی مهاجرت کردند که معروف به شاعران «مهجر» (مهاجر)شدند. مواجهه با ارزشهای متفاوت و شوک فرهنگی سبب شد این شاعران برای حفظ هویت به شعر کلاسیک عرب پناه ببرند. اما این بازگشت نقادانه بود و سبب تغییراتی در شکل و وزن شعر شد. شاعرانی چون ابونواس و معری میتوانستند الگویی مناسب برای شاعران مهاجر باشند چرا که در دوره خود معتقد به رهایی از دشوارگویی و نزدیک کردن شعر به زبان مردم بودند.دو گروه مشخص در این دوره پا به عرصه گداشتند: الرابطه القلمیه (گروه قلم) که در 1920 در نیویورک تشکیل شد و جبران خلیل جبران و ریحانی در راس آن بودند و گروه دیگری به نام العصبه الاندلسیه (گروه اندلس)در سن پائولو.جبران خلیل جبران و ریحانی فورم جدید شعری با عنوان شعرالمنثور و قصید ¸النثر که درواقع تقلیدی بود از شعر آزاد free verse والت ویتمن معرفی کردند. در این نوع شعر قید مصارع مساوی بیت و همچنین قافیه از شعر برداشته شد اما وزن شعر همچنان از اوزان پیشین شعر عرب پیروی کرد.جبران خلیل در قالب شعر منثور به مبارزه با ریا کاری و فساد سیاسی و اجتماعی دوران خود پرداخت.شعر پس از این گروه را معمولاً به چهار دوره مشخص تقسیم میکنند: