گوشه ای از کتاب
ویتگنشتاین پیشبینی میکرد چنانچه آلمان به دست نازیها افتد وضع بیاندازه وخیم میشود: فکرش را بکن اگر حکومت کشوری به دست گروههای گانگستر بیفتد چه وضعی پیش میآید. دوران سیاه قرون وسطا دوباره در راه است. من تعجب نمیکنم… که شاهد فجایعی چون زندهسوزی افراد به عنوان جادوگر باشیم. ولی، با وجود این پیشگوییهای تیره و تار، از تأثیر آنها بر اتریش وی ظاهرا دلواپسی نداشت. معلوم است که ایام تحصیلی دبیرستان لینتس را به یاد نمیآورد چگونه آدولف هیتلر چهارده ساله، دو کلاس پایینتر از او، گلِ گندمی به یقهاش نصب میکرد که نشان بستگی به آلمان بزرگ
...
بود، پرچم سرخ و سیاه و طلایی رایش را تکان میداد و به جای سلام به دوستانش فریاد میزد: هَیل. که آلمانیِ درود است. از این رو لودویگ شایعات روزنامهها را که آلمان درصدد اعزام قوا به وطن اوست، به تمسخر گرفت: «هیتلر اتریش را نمیخواهد. اتریش به هیچ دردش نمیخورد.»
ویتگنشتاین فیلسوف بهتری بود تا غیبگو. این عقیدهی او درست در آستانهی وقوع آنشلوس (الحاق اتریش به آلمان) ابراز شد: وقتی روز بعد موریس دروری به او گفت که هیتلر واقعاً کشورش را تسخیر کرده است، ویتگنشتاین در نهایت تعجب من، چندان مشوش نشد. پرسیدم آیا خواهرانش در خطر نیستند؟ پاسخ داد: «آنها چنان مورد احتراماند که احدی جرأت ندارد به آنها دست دراز کند.» که دستکمی از حرف بیست سال پیش برادرش، پاول، به او در مورد موقعیت ویتگنشتاینها در جامعهی اتریش نداشت. ولی ویتگنشتاین در باطن بیش از آنچه وانمود میکرد نگران بود.
در وین، حقیقت زود رخ نمود -و پاول بهتزده اذعان کرد که آنها را حالا یهودی میشمرند. اگر دیگران هم واقعاً چنین پندارند، سرشان سخت در خطر خواهد بود. سرکوبی یهودیان اتریش به مراتب وحشیانهتر از خود آلمان بلافاصله شروع شد- گویی اتریشیها میخواستند گذشته را تلافی کنند.
هنوز دو روز از نطق هلدن پلاتزِ هیتلر نگذشته، قضات و کارمندان یهودی دولت از کار برکنار شدند، صاحبان صنایع سرشناس به قتل رسیدند و پزشکان و حقوقدانان را مجبور کردند، در حالی که جمعیت ظفرمند سر آنها داد میزد، شعارهای ضد آنشلوس را با مسواک از پیادهروها بسایند. آپارتمانها، دکانها وکار و کاسبی کلیمیها غارت شد.
به نوشتهی یک ناظر انگلیسی، نرمن بنتویچ: «به هیچکس رحم نکردند.» همو به یاد میآورد: «سبعیت، پیگرد، یأس و نومیدی دامنگیر یکی از بافرهنگترین جوامع یهودی جهان و از نظر تعداد سومین در اروپا شد. صفهای بالا بلندی در بیرون کنسولگریهای کشورهای احیاناً میزبان تشکیل گردید. طول این صفها به فرسنگها میرسید و همه دائم در معرض حمله بود.»
در ماه آوریل رای ۷۱/۹۹ درصد مردم به سود اتحاد با آلمان مبین چندان نادقیقی از احساسات مردم اتریش نبود چون هیتلر پیشاپیش اتحاد را تحقق بخشیده بود و در ضمن باید توجه داشت که تبلیغاتِ همهپرسی و نیز خودِ رأیگیری در حضور و در زیر فشار نازیها به عمل آمد و کلیسای کاتولیک هم قویاً از پیروانش خواست به عنوان وظیفهی ملی به الحاق اتریش رأی دهند. اندکی پس از رأی، گورینگ اعلام کرد که وین در ظرف چهار سال آزاد از یهودیان خواهد شد: باید بروند. اما زادگاه هیتلر، لینتس، بیدرنگ از یهودیان پاکسازی میشود.