گوشه ای از کتاب
چیزهای زیبا
پوست سر هنگام جدا شدن از جمجمه، صدای خاصی ایجاد میکند صدایی مانند کنده شدن یکتکهی بزرگ ولکرو که از منبع خود جدا میشود. این صدا بهنوعی بلند، عصبانی و کمی غمگین کننده است. در دانشکدهی پزشکی، کلاسی برای آموزش اصوات و بوی جراحی مغز به شما وجود ندارد، درصورتیکه چنین کلاسهایی باید باشند. کلاسهایی برای آموزش وزوز سنگین مته، وقتی صدای اروی استخوان بلند میشود. صدای ارهای که سوراخهایی که مته ایجاد کرده را در یک خط مستقیم برش میدهد و اتاق عمل را پر از بوی خاکارهی تابستانی میکند؛ صدای زیاد و ناخواستهای که هنگام برداشتن
...
جمجمه از سختشامه - کیسهی ضخیمی که مغز را میپوشاند و بهعنوان آخرین خط دفاعی آن در برابر دنیای بیرون عمل میکند- به گوش میرسد.
و بهعنوان آخرین خط دفاعی آن در برابر دنیای بیرون عمل میکند؛ صدای قیچیای که به آهستگی سختشامه را شکاف میدهد. هنگامیکه مغز در معرض دید قرار میگیرد، میتوان مشاهده کرد که ریتم حرکت آن با هر ضربان قلب هماهنگ است و گاهی به نظر میرسد صدای نالهی مغز را در اعتراض به برهنگی و آسیبپذیریاش - رازهایی که زیر نورهای خشن اتاق عمل برای همه آشکار میشوند - میتوان شنید.
پسربچه در لباس بیمارستان کوچک به نظر میرسد و انگار دارد تخت را - که منتظر ورود به اتاق عمل است - میبلعد.
- مامانیم برام دعا کرده. اون برای تو هم دعا می کنه.
من صدای نفس و بازدم مادر آن پسربچه را پس از شنیدن این حرف، با صدای بلند میشنوم و میدانم که سعی میکند برای پسرش شجاع و قوی باشد، شاید هم برای خودش، شاید حتی برای من. دوستم را لای موهای پسربچه میکشم. موهای بلند قهوهای و ظریفی دارد. هنوز بچه به نظر میرسد. به من میگوید که بهتازگی روز تولدش بوده است.
قهرمان، میخوای دوباره برات توضیح بدم که امروز قراره چه اتفاقی بیفته یا حاضری؟
خوشش میآمد وقتی او را «قهرمان» يا «رفيق» صدا میزدم.
- قراره بخوابم. تو هم قراره اون چیز زشترو ازسرم بیرون بیاری تا دیگه درد نکنه. بعدشم میتونم مامان و مامانیم رو ببینم.
«چیز زشت» یا مدولوبلاستوما، شایعترین تومور بدخیم مغزی در کودکان است و در حفرهی خلفی (بستر جمجمه) قرار دارد. تلفظ مدولوبلاستوما برای بزرگسالان هم آسان نیست، چه برسد به کودکی چهارساله، حالا هرچقدر هم باهوش و استثنایی باشد. تومورهای مغزی کودکان واقعاً چیزهای زشتی هستند. بنابراین من با این اصطلاح موافقم. مدولوبلاستواها مهاجمانی بدشکل و غالباً عجیب هستند که تقارن حساس مغز را به هم میریزند. آنها بین دو لوب مخچه شروع به رشد میکنند و درنهایت نهتنها مخچه، بلکه ساقهی مغز را نیز فشرده میکنند تا اینکه مسیرهایی را که به مایع مغزی اجازهی گردش میدهند، مسدود کنند. مغز یکی از زیباترین چیزهایی است که تابهحال دیدهام و کشف اسرار و یافتن راههایی برای درمان آن امتیازی است که هرگز آن را بدیهی تلقی نکردهام.
- به نظر من که حاضری. منم میرم ماسک ابرقهرمانیم رو بزنم. توی اتاق روشن میبینمت.
او به من لبخند میزند. ماسک جراحی و اتاق عمل برایش ترسناکاند...