بنر بالای صفحه
داستان های کوتاه آنتوان پالوویچ چخوف
داستان های کوتاه آنتوان پالوویچ چخوف

فروش ویژه

کتاب داستان های کوتاه آنتوان پالوویچ چخوف

معرفی کتاب داستان های کوتاه آنتوان پالوویچ چخوف

(5)
کتاب بهترین داستان های کوتاه آنتوان پالوویچ چخوف، اثر آنتوان پاولوویچ چخوف ، با ترجمه احمد گلشیری ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1398 توسط انتشارات نگاه ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
موجود
قیمت ایده بوک: 465,000 22%

362,700

465,000 22% 362,700
دسته بندی های مرتبط با این محصول را هم ببینید

آثار ادبی داستان اروپایی و آمریکایی

محصولات مرتبط

(5)
22%
فروش ویژه
(5)
21%
فروش ویژه
(1)
21%
فروش ویژه
(5)
26%
فروش ویژه
(4)
21%
فروش ویژه
(4)
22%
فروش ویژه
(5)
26%
فروش ویژه

مشخصات محصول

نویسنده: آنتوان پاولوویچ چخوف ویرایش: -
مترجم: احمد گلشیری تعداد صفحات: 583
انتشارات: نگاه وزن: 642
شابک: 9789643511005 تیراژ:
اندازه (قطع) : رقعی سال انتشار 1398

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

چهره‌ی چخوف چه چهره‌ای است؟ یا به سخن درست‌تر، چخوف کیست؟ آیا او روحی آرام و رنجیده است؛ یا ناظری دانا با لبخندی مشتاق بر لب و قلبی دردمند در سینه یا آدمی بدبین و بی اعتنا که به پوچیِ زندگی اعتقادی راسخ دارد یا هنرمندی است آکنده از نوعی یاس فلسفی که در هاله‌ای از کیفیتی جذاب پوشیده شده؟

از نظر ظاهر، چخوف مرد میان‌سالی است که چهره‌ای موقر دارد با خطوطی حاکی از خستگی که عمیقا بر چهره‌ی لاغر و پریده رنگش حک شده؛ چشمان متهم کننده‌ی او در پس عینکی پنسی کمابیش پنهان است؛ ریشی کم پشت دارد و لب‌هایش به گونه‌ای دردآلود بر هم فشرده شده است.

این چهره‌ی ... محققِ پا به سن گذاشته یا دکتر خانوادگی کمابیش اخمویی که نوزادان بسیاری به دنیا آورده است، متکی بر تصویری است که نقاشِ کمابیش گمنامی، به نام جوزف براتس در ۱۸۹۸ هنگامی که چخوف دچار بیماری سل بوده از او کشیده است.
چخوف در آن حال که به انتظار تمام شدن تصویر نشسته بوده بی‌قرار بوده و کم‌‌‌ترین اعتمادی به استعداد نقاش نداشته و پس از اتمام تصویر گفته بود که کراوات و خطوط کلی چهره شاید دقیق باشد اما تصویر روی هم رفته ارتباطی با من ندارد.

چخوف در سی سالگی سرتاسر اروپا را زیر پا گذاشته بود، از هنگ کنگ، سنگاپور و سیلان دیدن کرده بود و نیمی از شهرهای اروپا را دیده بود.

از زبان یکی از آدم‌های داستانهایش می‌گوید: دوست دارم در زندگی کوتاهم همه چیزهایی را که در دسترس انسان است در بر بگیرم، در آغوش خود بگیرم. دوست دارم حرف بزنم، مطالعه کنم، در کارخانه‌ی بزرگی چکش به دست بگیرم و کار کنم، نگهبانی بدهم ، شخم بزنم، منظره تماشا کنم، به تماشای مزارع بروم، به تماشای اقیانوس و هر جا که تخیلم میدان پیدا کند.

و جای دیگری نوشته است: می‌خواهم به اسپانیا بروم، به افریقا بروم، اشتیاق زیادی به زندگی دارم.

کتاب حاضر شامل مجموعه‌ای از بهترین داستان‌های کوتاهِ این نویسنده بزرگ روس است.

گوشه ای از کتاب

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

گوشه ای از کتاب

دوستان و آشنایان اُلگا ایوانف همه در جشن عروسی‌اش حضور داشتند. اُلگا به سر به شوهرش اشاره می‌کرد و می‌گفت: یه چیز جذابی تو وجودش نمی‌بینین؟ و ظاهرا با نگرانی میخواست موافقت خود را با ازدواج با آدم معمولی، که به هیچ وجه چیز جالب توجهی نداشت توجیه کند.

شوهرش اُسیپ استپانوویچ دیموف، پزشکی بود که در سلسله مراتب پزشکی مقام در خور توجهی نداشت. توی دو بیمارستان کار می‌کرد، در یکی پزشک سیار بود و در دیگری کالبدشکافی می‌کرد.
از ساعت نه صبح تا ظهر بیمار می‌دید و به بخش خود سر می‌زد و بعد از ظهرها با درشکه به بیمارستان دیگری می‌رفت و به کار تشریح بیمارانی ... می‌رسید که در همان بیمارستان می‌مردند. درآمد سالانه‌اش ناچیز بود و به پانصد روبل سر می‌زد.

همین دیگر و چیز دیگری دربار‌ه‌ی او نمی‌شد گفت. در حالی که اُلگا ایوانف و دوستان و آشنایان خوبش به هیچ وجه آدم‌های معمولی نبودند. هر کدامشان در زمینه‌ای تسلط داشتند، روی هم رفته گمنام نبودند و شهرتی به هم زده بودند و اگر هم هنوز به شهرت نرسیده بودند می‌دانستند که آینده‌ی درخشانی انتظارشان را می‌کشد.

یکی از آنها هنرپیشه بود، استعداد درخشانش در کار نمایش شکوفا شده بود، خوش ذوق، باهوش و باوقار بود و در کار دکلمه کسی به پایش نمی‌رسید و به الگا ایوانف فن بیان یاد می‌داد؛ دیگری خواننده اُپرا بود، مردی چاق و خوش اخلاق که با آهی حاکی از تاسف به الگا ایوانف می‌‌گفت که دارد به بیراهه می‌رود و چنانچه تنبلی را کنار بگذارد، چنانچه اندکی کار کند، خواننده محشری از آب درمی‌آید؛ از این‌ها گذشته، چندین نقاش هم بودند.

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

آنتوان پاولوویچ چخوف

آنتوان پاولوویچ چخوف

در حال حاضر مطلبی درباره آنتوان پاولوویچ چخوف نویسنده داستان های کوتاه آنتوان پالوویچ چخوف در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.


مترجم

مختصری درباره مترجم

احمد گلشیری

در حال حاضر مطلبی درباره احمد گلشیری مترجم کتاب داستان های کوتاه آنتوان پالوویچ چخوف در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.

احمد گلشیری

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید