بخش یکم: از زایش تا صدراعظمی
پیشگفتار
ایران پیش از نادر
این بچه واقعاً نادره
نخستین رویارویی با دشمن
نام«نادر» به گوش شاه تهماسب می رسد
سپهسالار باید پوست کلفت باشد
««شاه» و «سپهسالار رو در روی یکدیگر
نادر می گرید!
««اشرف افغان» رو در روی «سپهسالار نادر
سپهسالار نادر به سپاهان وارد می شود
بسوی شیراز
یک وجب از خاک ایران را به کسی نمی دهم
سرانجام دردناک اشرف افغان
وضع سیاسی و جغرافیایی ایران در آن زمان
نخستین رو در رویی با بیگانگان اشغالگر
«دولت عثمانی»
- رسماً «به دولت ایران» اعلان جنگ می دهد
پیمان های ننگین
درگیری «شاه» و « سپهسالار»
نادر سر درگم است!
ملت و نمایندگان او تصمیم می گیرند
شاه کنار می رود ولی نادر جایش را نمی گیرد
نادر و درباریان مفت خواره
شاه شش ماهه در آغوش نادر
«شاه برکنارشد» به مشهد می رود
نخستین سرکشی هواداران شاه پشیین
ایرانیان با هر مذهب یک ملت اند
دو غول نظامی رودر روی یکدیگر
گذر از اروند رود
دشمن جوانمرد
سرزنش پیرزن
جنگ سرنوشت ساز
بن مایه
بخش دوم: از صدر اعظمی تا پادشاهی
سرآغاز بخش دوم
آنچه که گذشت
جنگ آبرو و سرنوشت
گرامیداشت دشمن
در کنار بغداد
رودرویی با سرداری سرکش
دلاوران دلاورانه میمیرند
«نادر» در میان خون و گرد و خاک بدنبال چه می گشت؟
مردی که ناهارش نان و سبزی و پیاز بود
چند گونه نویسی تاریخ نویسان
نظم و امنیت در دشت مغان
گفت و گو با روحانیان شیعه و سنی
شرط مهم نادر برای پذیرش پادشاهی
هفت تن نماینده از سوی نادر
متن کامل میثاق دشت مغان
آیین های تاجگذاری
نادر قلی«نادرشاه» شد
چرا نادر گریست؟
بسوی پایتخت
در دومین روز پادشاهای، دوباره رخت جنگ پوشید
پیرزنی که به نادر فرمان داد و او بناگزیر پیروی کرد
چه مردانی؟!
تو نیکی می کن و...
نخستین سنگ بنای نیروی دریایی
یک ماموریت دریایی دیگر
اینجا« سیستان» زادگاه رستم است.
سرکش دیروز، استاندار امروز!
شام سربازی گواراتر از خوراک اهدایی دشمن است
سرنوشت کسی که در ارتش نادری« فکر» می کرد
چنینند مردان استوار
قندهار هنوز پایداری می کند
خشن ترین مردان نیز گهگاه دل شان می لرزد
در هندوستان چه می گذرد؟
بن مایه ها