بنر بالای صفحه
چراغ آخر نشر جامه دران
چراغ آخر نشر جامه دران چراغ آخر نشر جامه دران

فروش ویژه

کتاب چراغ آخر نشر جامه دران

معرفی کتاب چراغ آخر نشر جامه دران

(5)
کتاب چراغ آخر، اثر صادق چوبک ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول توسط انتشارات جامه دران ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
موجود
قیمت ایده بوک: 120,000 26%

88,800

120,000 26% 88,800

محصولات مرتبط

(5)
26%
فروش ویژه
(2)
1%
(5)
26%
فروش ویژه
(4)
26%
فروش ویژه
(5)
26%
فروش ویژه
(4)
26%
فروش ویژه
(2)
26%
فروش ویژه
(2)
26%
فروش ویژه
(5)
26%
فروش ویژه
(4)
25%
فروش ویژه

مشخصات محصول

نویسنده: صادق چوبک ویرایش: -
مترجم: - تعداد صفحات: 136
انتشارات: جامه دران وزن: 170
شابک: 9782000692782 تیراژ:
اندازه (قطع) : رقعی سال انتشار -

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

چراغ آخر مجموعه داستانی است از صادق چوبک، یکی از پیشگامان داستان‌نویسی مدرن در ایران. صادق چوبک زادۀ ۱۲۹۵ در بوشهر، ازجمله نویسندگانی است که در شکوفایی نوع جدید قصه‌نویسی در ایران، نقشی پررنگ داشته است.

چوبک علی‌رغم اینکه در خانواده‌ای به دنیا آمد که در آن پدر، تاجر بود، تصمیم گرفت به شکل موروثی، دنباله‌رو شغل پدر نباشد و به کتاب و فضای فرهنگی روی آورد.

چوبک با اولین مجموعه داستانش با عنوان خیمه‌شب بازی، در میان جماعت ادبی شناخته شد و سپس بعدها با مجموعۀ انتری که لوطی‌اش مرده بود، نوع نگاه خود به جامعه و مردمِ درگیر در لایه‌های فکری گوناگون ... را تثبیت کرد.

فضای داستان‌های چوبک بیش از هر چیز یک رئالیسم اجتماعی تند و تیز را به ذهن می‌آورد که همچون جراحی، نقصان‌ها و اندیشه‌های غلط جامعۀ خود را می‌کاود.
چراغ آخر نیز با داستان‌هایی همچون دزد قالپاق، کفتر باز، اسب چوبی، ره‌آورد یکی از مجموعه داستان‌های خواندنی اوست.

گوشه ای از کتاب

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

گوشه ای از کتاب

مردم، دزد را وقتی که داشت قالپاق دومی را از چرخ باز می‌کرد گرفتند. قالپاق اولی را زیر بغلش قایم کرده بود و داشت با پیچ گوشتی کندوکاو می‌کرد که قالپاق دومی را هم بکند که توسری شکنندۀ تلخی روی زمین پرتابش کرد و بعد یک لگد خورد تو پهلویش که فوری تو دلش پیچ افتاد و پیش چشمانش سیاه شد و چند تا اوقِ خشکه زد و خودش را خیس کرد!

مردم دورش جمع شدند. قالپاق از زیر بغلش افتاد رو زمین و دور برداشت رفت آن‌طرف‌تر روی زمین خوابید. یکی زیر بغلش گرفت و بلندش کرد. هنوز دست‌هایش تو دلش بود.

نتوانست راست بایستد. یک توسری سنگین و چند تا کشیده دوباره او را روی زمین پرت کرد. ... چهره‌اش با درد گریه‌آلودی باز و بسته می‌شد. چهره‌اش زور می‌زد.

سیزده سال داشت و پاهایش پتی بود. یک کادیلاک لپر سیاه براق، مثل یک خرچسونه میان جمعیت خوابش برده بود و ککش هم نگزیده بود که قالپاقش را کنده بودند. و پسرک، مثل مگس امشی خورده، میان دایره‌ای که از پاهای مفلوک ناخوش دورش کشیده بودند تو خودش پیچ‌و‌تاب می‌خورد و حرف‌های سیاه سنگینِ تلخی تو گوشش می‌خورد که نمی‌گذاشت دردش تمام بشود.

-دزدی و اونم روز روشن؟

-حتماً این همون تو بودی که پریروزم آفتابه خونه ما رو زدی.

-اصلاً بگو کی پای تو رو تو این کوچه واز کرد؟

-چن روز پیشم بادیه خونه ما رو بردن.

-تو این کوچه کسی دله دزدی یاد نداشت.

-حالا ماشین مال کیه؟

-ماشین؟ نمی‌شناسی؟ مال حاج احمد آقا، رییس صنف قصابه.

-حالا آژانو صدا کنیم.

-آژان که نیس. خودمون ببریمش کلونتری.

-وختی انداختنش تو زندون و اونجا پوسید دیگه هوس دزی نمی‌کنه.

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

صادق چوبک

صادق چوبک

زاده ۱۴ تیر ۱۲۹۵، با نام مستعار محمدصادق چوبین، نویسنده، مترجم، نمایشنامه‌نویس و از پیشروان داستان‌نویسی در ایران است. او به همراه صادق هدایت و بزرگ علوی جزء نویسندگان معاصر و از پیشگامان شکستن ادبیات سنتی است.

انجوی شیرازی او را یکی از نویسندگان مقتدر ادب فارسی معاصر می‌دانست و مسعود فرزاد در مورد او می‌گفت: «صادق چوبک نویسنده‌ای است که باعث افتخار کشور ماست و آثارش، هم خواندنی و هم قابل ترجمه به زبان‌های مهم است. هر چند سال‌های بعد از انقلاب، اثری از چوبک در وطنش منتشر نشد، اما نام وی به عنوان یکی از پیشروان داستان‌نویسی ایران، در اذهان زنده ماند.»

در داستان‌های او زندگی وازدگان جامعه‌ی‌ واپس‌مانده، از زاویه‌های تازه توصیف می‌شود، به‌طوری‌که می‌توان گفت تا قبل از او، جزء هدایت در کتاب علویه خانم) هیچ نویسنده‌ی دیگری با چنین اشتیاقی به زندگی ولگردان، تریاکی‌ها، بیچارگان، مرده‌شوی‌ها و… نپرداخته بود.

صادق چوبک برخلاف نویسندگانی چون محمد حجازی و علی دشتی، نظم حاکم را، هماهنگی به سامان و هنجار نشان نمی‌دهد؛ بلکه می‌کوشد در هم ریختگی و آشفتگی آن را یادآور شود؛ اما وضعیت بهتری را پیشنهاد نمی‌کند و حتی تلاش برای گسیختن از وضع موجود را هم بیهوده می‌داند.

چوبک زبان خاص خود را دارد. گرچه در اوایل، این زبان همسایگی‌هایی با زبان صادق هدایت داشت ولی بعدها چوبک این همسایگی را پشت سر گذاشت و به سوی زبانی دقیق‌تر از زبان هدایت قدم برداشت.

چوبک از مجموع تصاویر مختلف زبان، بیشتر از تشبیه و پس از آن، از استعاره استفاده می‌کند. محتوای زبان چوبک، شفافیت خود را نخست از طریق این تصاویر به دست می‌آورد و در درجه‌ی دوم، از طریق اشارات عامیانه و در مرحله‌ی سوم از اشعار و قصه‌های عامیانه، که بیشتر متعلق به بوشهر و شیراز هستند، به دست می‌آورد. غنای این زبان، متعلق به این سه ریشه‌ی انسانی است.


دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید