گوشه ای از کتاب
سقوط کن و بلند شو. دوباره سقوط کن و دوباره بلند شو. فوتبال ژرمنها تبلور شکیبایی و جنگندگی از نوع آلمانی را عیان ساخت. تیم ملی آلمان حتا در شرایطی که خوب هم نبود، معمولاً در شرایط بحرانی به پا خواست و حریفانش،
چه کوچکها و چه بزرگها، را شکست داد. این افسانه که تیم ملی آلمان تا واپسین لحظه میجنگد و شکست را نمیپذیرد، کسی را متعجب نمیکرد.
ژرمنها تاریخ فوتبال را سرشار از وارونه کردن نتایج کردند و از دل شکست به پیروزی چنگ زدند. با تیم ملی آلمان هر غیرممکنی، ممکن به نظر میرسید. هر نتیجهای تغییر میکرد.
ضربۀ تساویبخش وولفگانگ وبر در دقیقۀ
...
۸۹ برابر انگلیس در دیدار نهایی جام جهانی ۱۹۶۶ انگلیسها را بهتزده کرد. جبران دو گل برابر انگلیس در مرحلۀ یک چهارم نهایی جام جهانی ۱۹۷۰، با ضربۀ فرانتس بکن بائر و اووه زیلر و به ثمر رسیدن گل سوم توسط گرد مولر اشک بر چهرۀ انگلیس جاری ساخت. جبران دو گل فرانسه در نیمهنهایی جام جهانی ۱۹۸۲ باور نکردنی نبود. چنان که جبران دو گل آرژانتین در دیدار نهایی جام جهانی ۱۹۸۶ با دو ضربۀ کرنر همه را مات کرد. آلمان در سه جام جهانی ۱۹۵۴ سوئیس، ۱۹۷۴ آلمان و ۱۹۹۰ ایتالیا قهرمان شد. سه جام ملتهای اروپا ۱۹۷۲ بلژیک، ۱۹۸۰ ایتالیا و ۱۹۹۶ انگلستان را فتح کرد. باشگاههای آلمانی تا سال ۲۰۱۰ هفتبار قهرمان اروپا شدند و ششبار نایب قهرمان. ششبار هم جام یوفا را فتح کردند.
همۀ اینها بدین معنا بود که ژرمنها جایگاه والایی در مقایسه با اکثر حریفان اروپاییشان دارند. درحالیکه در قرن بیستم در دو جنگ جهانی، مغلوب شده بودند. در دو جنگ بزرگ ویران و چندپاره شده بودند.
آن عزم آهنین از کجا سرچشمه میگرفت؟ چرا انگلیسیها و اسپانیاییها نتوانستند راه و رسم مبارزه در کسوت تیم ملی را از ژرمنها بیاموزند؟ چرا فرانسویها نمیتوانستند مثل آلمانیها باشند؟