اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
وضعیت: موجود | سال انتشار: 1399 |
امتیاز:
|
تیراژ: 2000 |
نویسنده: هاینریش بل | ویرایش: 8 |
مترجم: شریف لنکرانی | تعداد صفحات: |
انتشارات: جامی - مصدق | وزن: 358 |
شابک: 9789647468497 |
(مبلغ تخفیف)
کتاب عقاید یک دلقک، اثر هاینریش بل، با ترجمه شریف لنکرانی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این کتاب در سال 1399 توسط انتشارات جامی - مصدق، به چاپ رسیده است. و ویرایش هشتم این کتاب به تیراژ 2,000 جلد، در سایت ایده بوک قرار دارد.
کتاب عقاید یک دلقک (به آلمانی: Ansichten eines Clowns)، نوشتهٔ هاینریش بل نویسندهٔ آلمانی است که در ۱۹۶۳ نوشتهشده است.
این کتاب دربارهٔ دلقکی به نام شنیر است که معشوقهاش ماری او را ترک کرده و به همین دلیل دچار افسردگی شده و مرضهای همیشگیاش، مالیخولیا و سردرد تشدید یافته. ازاینرو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آورده است. به قول خودش «دلقکی که به مشروب روی بیاورد، زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط میکند». فقط دو چیز این دردها را تسکین میدهند: مشروب و ماری. مشروب یک تسکین موقتی است ولی ماری نه؛ ولی او رفته. او بعد از افتضاحی که دریکی از نمایشهایش به وجود میآورد و پایش را مصدوم میکند، به بن محل زندگیاش (که کمتر از دو سه هفته در سال در آنجاست) بازمیگردد. به این دلیل که او آدم ولخرجی است دیگر حتی یک پنی هم برایش نمانده. به همین دلیل دفترچه تلفنش را باز میکند و شروع به تماس با آشنایان میگیرد. در این میان بارها به گذشته میرود و خاطراتش را میگوید. ماری همسر او یک کاتولیک بوده و در جوانی باهم فرار کردهاند و بدون اینکه باهم ازدواج کنند باهم رابطه داشتهاند. این امر ماری را عذاب میداده و بالاخره روزی از او فرار میکند. هانس شنیر دلقک، تنها به اتاق خود در بن، پناه برده است و چند ساعت شکستهای زندگی عاطفی و حرفهایش را جمعبندی میکند تا بعد برود مانند گدایی بر پلههای ایستگاه راهآهن بنشیند و بازگشت ماری، زن محبوبش را که ازدستداده است و هم امروز باید از سفر ماهعسل به رم بازگردد، انتظار بکشد (یا بههرحال چنین وانمود کند). کتاب تکگویی بلندی، ساخته از «ملاحظات» (یا عقاید) آدمی سرخورده و مایه گرفته از خاطرههای شخصی است که تنها چند مکالمه تلفنی و ملاقات کوتاه پدر آن را قطع میکند. هانس شنیر، برخلاف اکثر شخصیتها در داستانهای کوتاهی که بول پس از جنگ نوشته است، در خانوادهای بورژوا به دنیا آمده است. استعدادش در کار معرکهگیری، از او (در دل جامعهای مرفه) انسانی مرتد ساخته است. او به نسلی تعلق دارد که اگرچه جوانتر از آن بودند که در آخرین دستههای هیتلری نامنویسی کنند اما در میان شعارهای ناسیونال سوسیالیستی بزرگشدهاند. جامعه نو مرفهی که بر ویرانهها بناشده است، در چشم او بهطورقطع مشکوک است؛ بدان لحاظ که دستاندرکاران آن، که همگی کمابیش بدناماند، امروزه به بهای کمی برای خود وجدان راحت خریداری میکنند: حتی مادر او رئیس «کمیتهای برای نزدیک ساختن نژادها» است. در حال و هوای بازسازی، کاتولیسیسم بهاصطلاح «ترقیخواه» که در محافل بورژوایی بن خودنمایی میکند، در ریاکاری عمومی سهیم است. همه ترشرویی هانس شنیر بر همین کاتولیسیسم متمرکز است؛ وانگهی انگیخته از دلایلی شخصی است: ماری که مدت شش سال همدم او بود، ترکش گفته است تا با یکی از همان «کاتولیکهای متجدد و سرشار از آینده»، که از دستاندرکاران جلوصحنه است، ازدواج کند. شنیر مدعی است که رنگ و روغن «صادقانه» چهره معرکهگیر را در برابر ریاکاری اجتماعی قرار میدهد. اما، دهنکجی دلقک، که با طرز پاسخی زیباشناختی اخلاقی شکل میگیرد، مضحک است. مؤخره عجیبوغریبی که طی آن هانس شنیر ورشکستگی خود را با خوشرویی به نمایش درمیآورد، تصویری حاکی از تسلیم و رضا از هنرمند به دست میدهد؛ و آخرین کلام رمان میگوید که، بااینحال، «به آواز خواندن ادامه داد». عقاید یک دلقک بهحق رمان پایان عصر آدناوئر صدراعظم آلمان است.
ظاهراً، این رمان نمایانگر جامعه آلمان تحت تأثیر هیتلر و سالهای بعد از جنگ است. این داستان زوایای مختلف جامعه ازجمله عقاید سیاسی و مذهبی، مسائل زناشویی، تعارضات بین کاتولیکها و پروتستانها، تأثیر جنگ بر خانوادهها و بسیاری موارد دیگر در آلمان را نقد میکند. هاینریش بل تمام مشکلات بعد از جنگ را به تصویر کشید و آنها را به بعضی زوایای روانشناختی ارتباط داد. بل میخواست بر روی نقش کلیسای کاتولیک روم تمرکز کند تا تأثیران بر اروپا را نشان دهد. بعلاوه اخلاقیات و سیاست ان زمان را نشان داد. کلیسا رابطه بین کاتولیکها و پروتستانها را محدود ساخت و جامعه آلمان را در زمره گروههای مذهبی دستهبندی کرد. اگرچه در این رمان، پروتستانها بهعنوان افرادی ثروتمندتر نمایش داده میشوند، اما بل نشان میدهد که جامعه، بهویژه ازنظر در مسائل سیاسی و اخلاقی، عمدتاً تحت تأثیر کاتولیکها بوده است. شخصیت اول داستان، یعنی هانس، از هیچیک از این دو گروه سودی نمیبرد. او یک کافر است، اما کافری که اقوامی هم کاتولیک و هم پروتستان دارد و در مراسمهای هردو مذهب شرکت میکند (اگرچه عقایدی کاملاً متفاوت با هردو طرف دارد). حتی بااینکه اجرای موفقی در هنر دلقکی دارد، کارش مورد تأیید گروههای سیاسی نیست؛ ولی بعد از آسیب دیدن زانوی چپش، نمیتواند بهخوبی گذشته اجرا داشته باشد. در پایان، آن دوران را اینگونه توصیف میکند: «اگر دوران ما شایسته نامی باشد، باید نامش را عصر فحشا نامید.»
در داستانها تعارضاتی دیده میشود اما نویسنده قصد داشته بجای جامعه، بیشتر بر روی شخصیت داستان تمرکز کند. درواقع، این جامعه یا به زبانی دقیقتر، مذهب بود که باعث رفتن همسر هانس به عنوانی زنی کاتولیک شد. بعلاوه، این رمان نشان میدهد که تنها یک مجوز مکتوب، ازدواج یک زوج را قطعی میکند. دومین تعارض مهم این کتاب، شخصیت هانس در برابر خودش میباشد. هانس یک ایدئولوژی تک راجع به زندگی دارد. اما بعد از رفتن مالری، او درمانده میشود. با خودش حرف میزند و ازنظر روانی، بیمار میشود. برای مثال، وقتی میخواهد خودش را گریم کند، چند دقیقه در آینه به خودش زل میزند و فکر میکند آن شخص، کس دیگری است و دچار نوعی فوبیا میشود. جدا از این، او بهراحتی میتواند پیشنهاد پدرش را بپذیرد یا به دوستی برادرش، لئو، با زاپفنر اهمیت ندهد اما به خودش وفادار است و عقایدش را به خاطر پول نمیفروشد. در این زمان، هانس با زاپفنر و حتی ماری دچار تعارض میشود. بعلاوه، به خاطر مسائل مالی و گذشته، تعارضاتی با پدر و برادرش نیز دارد.
|
گردآوری و نگارش: گروه تامین محتوای سایت ایده بوک