چکیده
معرفی مختصر کتاب «مایکل جونز» مردی چهل ساله دارای همسر و فرزند، از زندگی، شغل و روابط خود راضی نبود. او اسیر شغلی بود که به بنبست منتهی میشد. روابط او با خود و اطرافیان آشفته و نابسامان بود. روزی ماشین او در حین رانندگی کنار جاده خراب شد و این رویداد زمینهساز رابطهای شد که زندگیاش را دگرگون کرد. او برای دریافت کمک، پیاده به راه افتاد. در پشت پیچ جاده، عمارتی مجلل و باشکوه به نام «دوازده ستون» نظر مایکل را به خود جلب کرد. چارلی سرایدار این عمارت در راهاندازی ماشین به مایکل کمک کرد و رابطهای که میان آن دو شکل گرفت، منجر به این شد که چارلی اسرار
...
موفقیت آقای دیوسیس، صاحب مقتدر و ثروتمند عمارت دوازده ستون را در قالب «دوازده ستون موفقیت» آموزش دهد. زندگی سالم؛ یادگیری در تمام عمر؛ موهبت روابط؛ تحقق اهداف و... از جملة این دوازده ستون موفقیت هستند.