بنر بالای صفحه
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

کتاب پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

معرفی کتاب پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

(5)
کتاب پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد، اثر ریچارد براتیگان ، با ترجمه حسین نوش آذر ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1399 توسط انتشارات مروارید ، به چاپ رسیده است. این محصول به تیراژ 550 جلد، در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

محصولات مرتبط

(5)
19%
(2)
19%
(4)
8%
قیمت قبل
(2)
21%
فروش ویژه
(4)
21%
فروش ویژه
(5)
21%
فروش ویژه
(4)
26%
فروش ویژه

مشخصات محصول

نویسنده: ریچارد براتیگان ویرایش: -
مترجم: حسین نوش آذر تعداد صفحات: 172
انتشارات: مروارید وزن: 213
شابک: 9789641910039 تیراژ: 550
اندازه (قطع) : رقعی سال انتشار 1399

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

اثری است از ریچارد براتیگان به ترجمه حسین نوش‌آذر. پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا همه تفنگ به دست داشتند. راوی نوجوان این داستان هم مثل باقی مردم صاحب تفنگی است.

او در یک روز بهاری به جای آن که به یک مغازه‌ی ساندویچ فروشی برود، از یک مغازه‌ی اسلحه فروشی یک بسته فشنگ می‌خرد، و وقتی که به قصد شکار طاووس با دوستش به باغ سیب می‌رود، خیال می‌کند دوستش یک طاووس است و او را با تیر می‌زند. با این واقعه کودکی او در دوازده سالگی به پایان می‌رسد.
پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد آخرین رمانی است که از ریچارد براتیگان دو سال پیش از مرگ او منتشر شد. بدین ترتیب ... نقطه‌ی آغاز تلاش ادبی براتیگان که با رمان معروف صید قزل آلا در آمریکا آغاز شد، پس از سه دهه تلاش با این رمان به نقطه‌ی پایان می‎‌رسد.

مضمون مرگ سرفصل مشترک همه‌ی آثار براتیگان است.

گوشه ای از کتاب

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

گوشه ای از کتاب

آقا، زن جماعت نمی‌ذاره آدم آب خوش از گلوش پایین بره. همه‌شون دنبال پولم هستن. بعدش هم، همیشه وقتی نامزدم تَرکم می‌کنه حالم خراب می‌شه.

اما، امیدوارم روزی زنِ زندگی‌م رو پیدا کنم. اما تا این اتفاق بیفته…بله تا اون موقع…حق با شماست، شکست عشقی باعث می‌شه که موقع آشپزی غمگین باشم. حالا فرق نمی‌کنه چی دارم می‌پزم. وقت سرخ کردن همبرگر هم غمگینم. بله. این روزها دل بستم به یک خانم آرایشگر.

این خانم از من انتظار داره که همه‌ش ببرمش رستوران‌ها و جاهای گرون قیمت. من از صبح تا شب دارم کار می‌کنم که بتونم خرج این ریخت و پاش‌ها رو در بیارم.به شما اطمینان ... می‌دم که این خانم، دور از شان خودش می‌دونه که توی رستوران ما غذا بخوره.

یه روز ازش پرسیدم دوست داره اینجا غذا بخوره؟ نگفته پیداست که اون روز من کار نمی‌کردم. چون شیفت من نبود. اما، با این حال گفت: شوخی می‌کنی؟ سه ساعت بعدش توی این رستوران اعیونی که خوراک ماهی‌ش معروفه این قدر ماهی خورد که فردا صبحش من مجبور شدم ساعتم رو عقب بکشم. نخیر.حتی اگه اینجا تنها رستوران جهان هم باشه، امکان نداره اینجا غذا بخوره.
من با دفترچه یادداشتم وایستاده بودم اونجا و وانمود می‌کردم که دارم از چیزهایی که با آب و تاب فراوان درباره‌ی زندگی عشقی‌ش برام تعریف می‌کرد یادداشت برمی‌دارم.اما در واقع داشتم توی دفترچه‌م نشونه‌های بی معنی و من درآوردی می‌کشیدم. حرف‌های این شخص به کارم نمی‌اومد. اما وقتی حرف همبرگر به میون می‌اومد، یادداشت‌هام یکهو به روشنی و وضوح یک نورافکن می‌شدند.

خبرنگار تراژدی تا حد مرگ کسالت‌آور زندگی این شخص را قطع می‌کند. باید توجه داشت که این شخص مرد چندان زیبایی نبود. از این رو نامزدش تنها به این دلیل به او اعتنا می‌کرد که در روز شانزده ساعت کار می‌کرد و همبرگر سرخ می‌کرد و هر چه را که درمی‌آورد به پای او می‌ریخت. آیا هرگز پیش آمده است که در حین طبخ همبرگر شاد باشید؟

آشپز مکزیکی: بله. وقتی شیفتم داره تموم می‌شه و آخرین همبرگر رو سرخ می‌کنم و بعدشم با کسی قرار ملاقات دارم، از ته دل خوشحالم. چون کارم داره تموم می‌شه و می‌تونم بعدش یک خرده خوش بگذرونم.

موفق شدم قبل از اینکه در جنگ جهانی دوم هواپیماهای ژاپنی جزیره‌ی کواجالان رو پیش از آماده شدن صبحانه توسط این شخص بمباران کنند، سر و ته این مصاحبه را هم بیارم. عملا سس چیلی‌ش هم بلاتکلیف موند. وقتی داشتم از رستوران بیرون می‌اومدم، شک کرد. گفت: این مصاحبه کی حالا چاپ می‌شه؟

گفتم: همین روزها

گفت: مطمئن‌ئید که مردم واقعا این قدر به همبرگر علاقمندن؟

گفتم: این روزها مردم عاشقِ دلخسته‌ی همبرگرن.

گفت: نمی‌دونستم.

گفتم: اگه همین طور به همبرگر سرخ کردن ادامه بدین، یه روز معروف می‌شید.

-به خاطر همبرگر سرخ کردن معروف می‌شم؟

مگه قبل از اینکه چارلز لیندبرگ از اقیانوس اطلس عبور کنه، کسی اسمش رو شنیده بود؟

گفت: درسته. اما این با همبرگر سرخ کردن خیلی فرق داره.

گفتم: نه، زیاد هم فرق نداره. اگه به این موضوع بیشتر فکر کنی، شاید شما هم به این نتیجه برسید.

گفت: باشه. به‌ش فکر می‌کنم. اما نمی‌فهمم همبرگر چه ربطی داره به چارلز لیندبرگ. گمون نمی‌کنم این دو تا به هم ربط داشته باشن.

می‌بایست خودم را زودتر می‌رسوندم به در. گفتم: لیندبرگ که از اقیانوس اطلس عبور می‌کرد، ساندویچ با خودش برده بود. مگه نه؟

گفت: آره. احتمالا حق با شماست. گمونم همچو چیزی یادم می‌آد.

گفتم: هیچ کدوم از اون ساندویچ‌ها، همبرگر نبودن. ساندویچ پنیر بودن.

گفت: فقط ساندویچ پنیر؟

سرم را پیروزمندانه تکون دادم و گفتم: بله. فقط ساندویچ پنیر. اگه به جای ساندویچ پنیر، سه تا ساندویچ همبرگر با خودش برده بود، همه چیز جور دیگه‌یی اتفاق می‌افتاد.

آشپز مکزیکی گفت: از کجا معلوم؟ اگه به جای ساندویچ پنیر، ساندویچ همبرگر با خودش برده بود، ساندویچ‌ها توی راه سرد می‌شدن و از دهن می‌افتادن…

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

ریچارد براتیگان

ریچارد براتیگان

زاده سی‌اُمین روز ژانویه ۱۹۳۵ در تاکوما در ایالت واشینگتن. او از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان جنبش بیت است، که دوران کودکی سخت و طاقت‌فرسایی را پشت سر گذاشت.

پدر براتیگان، پیش از به دنیا آمدن ریچارد، خانواده را ترک کرد، و ریچارد کوچک، هیچ‌گاه از حمایت پدر در خانواده برخوردار نبود. سال‌ها بعد وقتی که خبر درگذشت براتیگان منتشر شد، پدر، تازه به یاد آورد پسری به نام ریچارد داشته است.

باربارا خواهرِ براتیگان در وصف دوره کودکیِ برادرش می‌گوید: «تمام طول روز را در خواب بود و شب‌ها را به نوشتن می‌گذراند.

دور و بری‌ها مدام اذیتش می‌کردند. شاید آن‌ها هیچ‌گاه این نکته را متوجه نشدند که نوشته‌های این پسر، چقدر برایش مهم است.»

زندگی براتیگان محصور اتفاقات عجیب و غریبی است: بیست سالش بود که شیشه‌ پاسگاه پلیس را با سنگ شکست و به همین خاطر، یک هفته زندانی شد.

پزشکان حتی بعداً تشخیص دادند که مبتلا به جنون جوانی پارانوئیدی است و به همین خاطر در بیمارستان حتی مورد مراقبت‌های ویژه هم قرار گرفت.

در ۲۱ سالگی به سان‌فرانسیسکو رفت و این زمانی بود که جنبش بیت در اوج بود و نویسندگان و شاعران فراوانی به این جنبش پیوسته بودند. کسانی همچون آلن گینزبرگ، جک کراوک، فیلیپ والن، گری اشنایدرو و… این فضا، براتیگانِ جوان را تحت تأثیر قرار داد و باعث شد تا نخستین مجموعه شعرش را منتشر کند. اتفاقی که بعدها با نوشتن داستان کوتاه، رمان، شعر و… هم ادامه داشت.

صدای درونی نویسنده، از خلال آثار ریچارد براتیگان به‌خوبی آشکار است. او نویسنده‌ای است که با چیره‌دستی، به‌شکل مستقیم با خواننده روبه‌رو می‌شود و این از مهارت‌های ویژه اوست.

هیولای هاوکلاین، صید قزل‌آلا در امریکا، نامه‌ای عاشقانه از تیمارستان ایالتی، قطار سریع‌السیر توکیو-مونتانا، در رؤیای بابل، یک زن بدبخت و در قند هندوانه از جمله آثار اوست.


مترجم

مختصری درباره مترجم

حسین نوش آذر

در حال حاضر مطلبی درباره حسین نوش آذر مترجم کتاب پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.

حسین نوش آذر

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید