- چارچوبى مناسب براى مدیران سازمانها و مجموعههاى هنرى جهت تدوین و اجراى برنامه بازاریابى دستاوردهای فعالیتهای هنری ما (اعم از آثار هنری تجسمی و نمایشی و یا هر نوع خلاقیت و آفرینش هنری دیگر) بدون ارائه به مخاطب یا مصرفکننده نمیتواند مطلوبیت یابد و در نتیجه از گسترش و توسعه بازمیماند. صاحبنظران بازاریابی به شدت معتقدند بازاریابی هنر باید مرزها و نقاط اشتراک خود را با مبانی عام بازاریابی تجاری بشناسد. ایدهی اصلی بازاریابی «تطابق میان قابلیتهای شرکت و خواستههای مشتریان به منظور دستیابی به اهداف هر دو طرف مبادله» است. یکی
- از تفاوتهای بازاریابی متعارف و بازاریابی هنر در این است که بازاریابی متعارف یا تجاری به تقاضای بازار واکنش نشان میدهد، در حالی که بازاریابی هنر، تمرکز خود را بیش و پیش از رفتار بازار، بر اثر هنریِ هنرمند قرار میدهد. با این وجود، هیچ گونه تضاد اساسی میان تأکید هنر بر «اصالت اثر» و تأکید بازاریابی در «شروعکردن از مشتری» وجود ندارد. کتاب استراتژی بازاریابی هنر سعی میکند چارچوب مناسبی را برای مدیران سازمانها و مجموعههای هنری به منظور تدوین و اجرای برنامهی بازاریابی فراهم کند. فصل اول این کتاب مروری است بر مفهوم هنر، اقتصاد هنر، جایگاه مخاطب و بازیگران اصلی این بازار. فصل دوم به بازبینی چشمانداز و مأموریت و بررسی محیط داخلی و خارجی و کاربرد مدل STP در بازار هنر میپردازد. در فصل سوم تدوین استراتژیهای بازاریابی و استراتژیهای برند، قیمتگذاری و ارتباطات در بازار هنر به بحث گذاشته شده است. در فصل چهارم که فصل پایانی است اجرا، ارزیابی و پایش استراتژیهای بازاریابی به اختصار تشریح شدهاند. در انتهای کتاب نیز نقشهی راه استراتژی بازاریابی هنر به صورت راهنمایی گام به گام برای تدوین استراتژی بازاریابی هنر آورده شده است.