بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • قیمت قبل
  • فروش ویژه
  • ارسال امروز

کتاب عالیه

معرفی کتاب عالیه

4.3 (5)
کتاب عالیه، اثر فهیمه رحیمی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول توسط انتشارات آوای چکامه ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمتِ جدید در بازار: 400,000
قیمت ایده بوک: 380,000 27%

276,000

محصولات بیشتر
عالیه

مشخصات محصول

نویسنده: فهیمه رحیمی
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 447
انتشارات: آوای چکامه
وزن: 502
شابک: 9789649630104
تیراژ: -
سال انتشار: -
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

(داستان های فارسی،قرن 14)

چکیده

معرفی مختصر کتاب در این داستان، "عالیه" پس از مرگ پدر و مادرش، نزد عمه‌اش، "مهربانو"، زندگی می‌کند. عمه که آموزگار بازنشسته است در محفلی که با همکاران خود ترتیب داده، از موضوعات مختلف صحبت می‌کند. از جمله این که از خواستگاری "هدایت" از برادرزاده‌اش، "عسل"، سخن به میان می‌آورد. اما از آن‌جا که پدر عسل مردی طمع‌کار بوده و از هدایت می‌خواسته تا به جای سکه، خانه‌ای را مهر دخترش کند، هدایت نپذیرفته و این ازدواج سرنگرفته است. عمه خاطرنشان می‌سازد که هدایت دکترای گیاه‌شناسی دارد و به وسیله‌ی او برای عالیه، کاری در کتابخانه پیدا کرده است، صحبت‌های عمه درباره‌ی هدایت، زمینه‌ای برای آشنایی عالیه با این مرد می‌شود و...

مقدمه

زنگ خانه و لحن زنگدار مهربانو که گفت آمدم عالیه را از اتاق بیرون و از بالای پله ها به تماشای تازه واردین کشاند. در همهمه سلام و احوالپرسی و رد و بدل شدن بوسه بر گونه عالیه مهمانان را ارزیابی میکرد سن پنجاه سال به بالا موها رنگ شده لباسها اتو کشیده و مدلها سنگین و متناسب با سن آنها کت و دامن تابستانی رنگ سپید ،شکلاتی نارنجی و بنفش کمرنگ عالیه در مقابل آینه ایستاد دستی به موهای بلند و مواج خود کشید و از این که آینه جوانی اش را به رخش میکشد خوشحال لبخند زد و به انتظار ایستاد تا توسط عمه به پایین فراخوانده شود کمی گوش فرا داد هیچ صدایی نشنید از خود پرسید یعنی مریخی ها حمله کرده اند؟ از بالای پله ها به سوی سالن خم شد چند کیف دستی مهمانان روی مبل رها شده و از صاحبان آنها خبری نبود به اتاق بازگشت و پنجره رو به خیاط را گشود. نسیم روح بخشی با خود بوی گل و ریحان را..

گوشه ای از کتاب

با صدا خندید و پرسید حالا کجا بخوابیم؟


گفت عالیه هم با درک اینکه فکر خوابیدن را نکرده اند آه کشید و بازشان میکنیم


عمه مخالفت کرد و گفت نه همین حالا به غلامرضا زنگ میزنم که منتظر ما بیدار بماند و نخوابد چه فرق میکند امشب برویم یا فردا شب.


عمه دیگر به انتظار جواب عالیه نایستاد و به خانه برادر زنگ زد و برایش شرح داد که تمام لوازم را جمع کرده و بستری برای خوابیدن ندارند. برادر گفت: تا آماده شوید من دنبالتان آمده ام.


با قطع تلفن عمه رو به عالیه کرد و گفت: شبهای تابستانی روی پشت بام آیا تابحال روی بام خوابیده ای؟


عالیه گفت: نه


عمه با صدا خندید و گفت: اما من تابستانهای بسیاری خوابیده ام آن زمان پنکه و کولر نبود و برای فرار از گرما میرفتیم روی بام میخوابیدیم و ستاره ها را شمارش میکردیم و بعد در عوالم خود آینده را طراحی و پی ریزی میکردیم من و پدرت به هم خیلی نزدیک بودیم و من چون خواهر نداشتم او حکم خواهرم را پیدا کرده بود نه برادری که نمی بایست خیلی از حرفها را از او کتمان کرد منظورم را میفهمی؟ عالیه سر فرود آورد و عمه ادامه داد...

نویسنده

فهیمه رحیمی

فهیمه رحیمی

در حال حاضر مطلبی درباره فهیمه رحیمی نویسنده عالیه در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید