کتاب چگونه اعتماد به نفس کودکان را تقویت کنیم؟

چند ماه پیش از سر تفنن تمدد اعصاب و کنجکاوی همراه با شوهرم از باغ وحش مجاور محل سکونتمان دیدن میکردیم که یک باره توجه ام به یک قرقاول نادر و زیبا جلب شد جهت ارضای هر چه بیشتر کنجکاوی ام به قفس این پرنده نادر نزدیک شده و در کمال تعجب متوجه شدم که مسئولین باغ وحش با مراقبت از این قرقاول با یک تیر دو نشان می زنند؛ اولاً با این کارشان از انقراض این پرنده پیشگیری کرده و در ثانی از مهارتهای غریزی این پرنده جهت تربیت جوجه هایی خود کفا بهره میگیرند. به بیان دیگر این قرقاول (ترنگ) نادر نقش یک مادر نیابتی (میانجی) و جایگزین را برای این جوجه ها ایفا میکرد که این صحنه بدیع یکباره ذهنم را به خود مشغول داشت. بدین معنی که به این یقین و عقیده رسیدم که باید به طریقی تجارب و دانش و بینش اعتماد به نفس محورانه ام را در اختیار عموم قرار دهم پیش تر در این رابطه خودباوری و اعتماد به نفس چندین کتاب پرفروش را در دسترس عموم قرار داده ام. بنابراین حیف است که تنها دو دخترم سوزی (Susie) و لورا (Laura) از این تجربیات تربیتی و اعتماد به نفس محوری بهره مند شوند!

قطع نظر از نکته اخیر که بیشتر جنبه شوخی داشت واقعیت این است که اکنون به مدت چند دهه است که مفهوم اعتماد به نفس و خودانگاره مثبت...

با این توضیح به سادگی روشن میشود که والدین گناهکار و خاطی اشخاصی هستند که در دوران خردسالی از این لازمه حیات سرزندگی نشاط و خود پذیری محروم بوده اند چون این بخت برگشتگان به خانواده هایی تعلق داشته اند که در هیچ حالتی نمیتوان این خانواده های اختلال زده را نرمال و

طبیعی تلقی کرد. به عنوان مثال ممکن است که تعاملات اعضای این خانواده مثالی مرضی و بیمارگونه باشد و یا این که فرد جزو بچه های طلاق باشد. به بیان ساده تر فرد (مادر) در دوران خردسالی اش درگیر شرایط و کیفیتهایی بوده است که از تجربه کردن طبیعی عشق و محبت محروم بوده است. لذا بدین علت درگیر نارسایی ها و مشکلات شخصیتی شده است. بنابراین چنین فردی (مادر) هیچ گاه نمی تواند به طور طبیعی با فرزندش تعامل داشته و در عین حال نمی تواند لازمه های عشق به خویشتن را در کودکش درونی سازد که این امر طرفین را درگیر دوری باطل میسازد چون مادر بخشی از خودپذیری خویش را از کنار فرزندش تأمین کرده و از آنجایی که این ارتباطات، نارسا و مشکل زده است بدین علت انتظارات عشق بنیادی مادر تأمین نشده و این امر نیز کج اندیشی و بدرفتاری مادر نسبت به کودک را تشدید کرده و بدین شکل این دور باطل تداوم می یابد. همان طور که اشارات فوق نشان میدهد برخی از نارسایی های تربیتی بله والد ناشی از مشکلات شخصیتی او میشود که به صورت بازتابی و ناخویشتن داری بازتاب می یابد بنابراین دستیابی به شخصیتی سالم و پویا طلب می کند که فرد اولاً درون نگری و خودشناسی را سرلوحه کارش قرار داده و در ثانی در صورت ضرورت جهت ریشه کن سازی این اختلالات به یک روانشناس و روانپزشک مراجعه کند تا بدین وسیله بتواند بر کاستی های ارتباطی با فرزندش غلبه کند.