ژوسلين وقتي دختر جواني بود آرزو داشت طراح لباس شود و با مردي عاشقپيشه ازدواج کند.از زندگياش نصيبش شوهري بياعتنا و يک مغازهي خرازي در شهر کوچک آراس ميشود. تا روزي که اين امکان برايش پيش ميآيد که تمام آرزوهايش را برآورده کند. چه خواهد کرد؟ پس از آن زندگياش چگونه خواهد شد؟ اين رمان که حکايت خوشيهاي سادهي زندگي است، تنها در فرانسه بيش از پانصد هزار نسخه به فروش رفته و به بيستو نه زبان دنيا ترجمه شده است. همچنين تئاتر و فيلم موفقي نيز از آن ساخته شده است. از شهلا حائري در اين انتشارات علاوه بر ترجمههاي متعدد، کتاب «در سايهي مارسل پروست» و سه رمان بهنامهاي «بيخود و بيجهت»، «فهرست حسرتها» و «ديروز خيلي ديره» به چاپ رسيده است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک