جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
125,800
پروفسور، نمیتوانید تصورش را بکنید که این بی مصرف ها چه چیزی به جای رنگ مو به من قالب کردند موجود در حالی که با نگاه دنبال آینه می گشت، به غرغرش ادامه داد: «فقط نگاه کنید! » سپس از کوره در رفت و افزود: « واقعاً وحشتناک است حقشان است که دک و پوزشان را خرد کنم.» و بالاخره نالان پرسید: «حالا چه کار باید بکنم، پروفسور؟» هوم.... سرتان را از ته بتراشید. »
مهمان با لحن شکوه آمیزی گفت: «پروفسور آخر آن وقت دوباره سفید در می آید از آن گذشته دیگر اصلاً نمی توانم در اداره آفتابی بشوم؟ همین الان هم سه روز است که سر کار نرفته ام ماشین می آید دنبالم و من می فرستمش که برود. آه ،پروفسور کاش راهی کشف میکردید که موها هم جوان بشوند!» فیلیپ فیلیپوویچ زیر لب گفت: «همه چیز یکدفعه نمی شود، یکدفعه نمیشود عزیز من! سپس در حالی که خم شده بود و شکم برهنه ی بیمار را معاینه میکرد چشمانش برق زد: «خب، عجب عالی است همه چیز کاملاً روبه راه است.... راستش را بخواهید حتی خودم هم انتظار چنین نتیجه ای را نداشتم.... خون فراوان و نغمه خوانی فراوان... لباستان را بپوشید، آقای عزیز!»
تلگرام
واتساپ
کپی لینک