جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
400,000
یاسکو که به پایین نگاه میکرد آرام سرش را تکان داد و گفت: «نه، راحتم.»
ایشیگامی متکا را روی صندلی برگرداند و بعد کنار جنازه نشست.
برجستگی سرخ مایل به سیاهی دور گردن جنازه شکل گرفته بود.
سیم برق بوده، نه؟»
»چی؟
وقتی خفه ش کردین از سیم برق استفاده کردین؟
بله... درسته سیم کوتاتسو.
ایشیگامی گفت: «البته کوتاتسو طرح لحاف کوتاتسو را به خاطر آورد. ترتیبش رو میدم.
بهتره اون رو بندازین دور اصلاً بی خیالش خودم بعداً راستی...» ایشیگامی به جنازه نگاه کرد قرار بوده امروز ببینینش؟»
یاسکو سرش را به علامت منفی تکان داد نه اصلاً نزدیکای ظهر یه دفعه اومد تو مغازه بعدش عصر تو یه رستوران خونوادگی همون نزدیکی دیدمش فقط این جوری میشد قانعش کرد که از مغازه بره بیرون بعدش فکر کردم دیگه از دستش راحت شدم. بعد اومد آپارتمانم.»
یه رستوران خونوادگی ها؟
ایشیگامی با خودش فکر کرد این احتمال حضور نداشتن شاهد رو منتفی میکنه دستش را در جیب کت جنازه کرد اسکناس ده هزارینی لوله شده ای بیرون آمد بعد یکی دیگر اینا پولاییه که من...»
شما اینا رو بهش دادین؟
یاسکو سرش را تکان داد و ایشیگامی پولها را به طرف او گرفت. یاسکو آنها را نگرفت.
ایشیگامی رفت به جایی که کتش به دیوار مجاور آویزان بود و کیف پولش را...
فداکاری مظنون x اثر کیگو هیگاشینو نویسنده ژاپنی توانست با دریافت جوایز متعدد ادبی تبدیل به اثری مطرح از او شود. یاسکو مادری مهربان است و با تنها دخترش زندگی آرامی دارد تا اینکه سروکله همسر سابقش پیدا میشود و آرامش آنها را بر هم می زند. بعد از دقایق هولناکی که بر یاسکو و دخترش میگذرد کمکی ناخوانده از همسایه ریاضی دانشان ایشیگامی به آنها میشود که پای کارآگاه کوساناگی را به ماجرا باز میکند. وقتی کارآگاه در تلاش است تا تکه های پازل اتفاقات آن شب را کنار هم بچیند با پیچیده ترین و مرموزترین پرونده عمرش مواجه می شود. هیچ یک از اتفاقات با هم جور در نمی آیند تا اینکه....
تلگرام
واتساپ
کپی لینک