جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
یامامورا که پس از ازدواج با یک ایرانی مسلمان و مهاجرت به ایران اسم سبا با الهام از قرآن را برای خود برمیگزیند، با دقتی بینظیر و زبانی ساده و شیوا خاطرات خود را از کودکی تا حال بیان میکند. هرچند که سالها قبل در کشور ژاپن و در خانوادهای بودایی مذهب متولد شده و تا بیست و یک سالگی تحت آموزههای بودایی بوده، اما ازدواج با یک جوان مسلمان ایرانی مسیر زندگیاش را تغییر داده و آنقدر روحیات انقلابی و اسلامیاش را تقویت کرده که فرزند نوزده سالهاش در جبهههای جنگ تحمیلی ایران به شهادت رسیده است.
زندگی در ایران و جامعه اسلامی برای یامامورا بسیار جالب و پر از اتفاقات و حوادثی نظیر قیام 15 خرداد، انقلاب و تغییر حکومت و دوران جنگ تحمیلی است که یکی از پسران خود را در این مسیر تقدیم اسلام و کشور میکند و معتقد است در زندگی هرچه جلوتر میرود درهای جدیدی به رویش باز میشود.
وقتی علتش را می پرسیدم می گفت: «آنها مشروب می خورند و ما نمی توانیم سر یک سفره با هم بنشینیم.» او از انجام این کار ابایی نداشت و بر سر اصول اعتقادی اش محکم و استوار بود و اگر وقت نماز می شد و اتاقی برای خواندن نماز پیدا نمیکرد، یک گوشه رستوران یا حتی توی خیابان سجاده اش را پهن میکرد و نماز میخواند جدیت او در عبادت انگیزه ای شد در من برای پوشیدن روسری یک روز عکس خودم را با یک روسری نقاشی کردم و به او نشان دادم. خوشحال شد. روز بعد برایم چند تا روسری خرید و از آن به بعد بدون روسری از خانه بیرون نیامدم. او مرا در انجام دادن فرایض دینی مجبور نمیکرد تا خودم یکی یکی با مفاهیم و روح آنها آشنا بشوم. میگفت: «پیامبر برای ارائه فضیلت های اخلاقی به پیامبری برگزیده شد.» آقای بابایی خودش الگوی انجام دادن این اخلاقیات شده بود. جدیت خوشرویی خوش اخلاقی و مداومت او مثل آهنر با مردم را به طرف خودش میکشاند و حتی توانست با این روش بعضی از دوستان ژاپنی اش مثل آقای سوادا را، که قبلا مسلمان شده بود، تحت تأثیر قرار دهد. روزی مادرم به خانه ما آمده بود. وقتی می آمد، به احترامش غذای ژاپنی درست میکردم.
سرگذشت پرماجرا و پرجاذبه ی این بانوی دلاور که با قلم حمید حسام نگارش یافته است. جدا خواندنی و آموختی است . رسا و شیوای من این بانوی گرامی و همسر بزرگوار او را سالها پیش در خانه شان زیارت کردم خاطره ی آن دیدار در ذهن من ماندگار است. آن روز جلالت قدر این زن و شوهر با ایمان و با صداقت و با گذشت را مثل امروز که این کتاب را خوانده ام نمی شناختم، تنها گوهر درخشان شهید عزیزشان بود که مرا مجذوب میکرد. رحمت و برکت الهی شامل حال رفتگان و ماندگان این خانواده باد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک