همواره در جامعهشناسي فراخوانهايي براي جلب توجه به مردم بوده است که نخستينِ آنها همان عبارت مشهورِ مارکس دربارهي لزوم تغيير جهان در عينِ فهم آن است و همچنين مدعاي دورکيم مبنيبر اينکه جامعهشناسي اگر صرفاً نظرورزي باشد، ارزش يک ساعت صرفِ وقت هم ندارد. اما در دههي گذشته، در عصرِ بنيادگراييِ بازار، اين ايده در قالب جامعهشناسي مردممدار در اقصا نقاط جهان اوج چشمگيري يافته است. در اين بزنگاه تاريخي که بازارها راهحل تماميِ مسائل دانسته ميشوند ــ از فقر گرفته تا تغييرات اقليمي، و از رکود اقتصادي تا بيثباتيِ سياسي ــ نهفقط بقاي جامعهشناسي که زيست اجتماعي افراد بيش از هر زماني تهديد ميشود. اين کتاب مشتمل است بر تجارب بهکارگيريِ ايدهي جامعهشناسي مردممدار در عمل و در ميان افرادِ کشورهاي گوناگون، تا نظرورزي در اين خصوص در مسير تغيير جهان قرار گيرد. مرور اين تجارب ميتواند مسير تازهاي پيش پاي جامعهشناسي و جامعهي ايران بگذارد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک