1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب رشک

معرفی کتاب رشک

4.5 (6)
کتاب رشک (مفاهیم روانکاوی)، اثر کیت باروز ، با ترجمه مریم خدادادی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1400 توسط انتشارات نگاه ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 82,500 26%

61,050

محصولات بیشتر
رشک

مشخصات محصول

نویسنده: کیت باروز
ویرایش: -
مترجم: مریم خدادادی
تعداد صفحات: 78
انتشارات: نگاه
وزن: 102
شابک: 9786003768130
تیراژ: -
سال انتشار: 1400
تصویرگر: -
نوع جلد: شمیز

معرفی محصول

چه چیزی یک بچه را به پاره کردن نقاشي همکلاسی اش یا ابلیس را به راه انداختن جنگی علیه خدا می کشاند؟ خورۂ فرهنگی که خودش را عقل کل میداند احتمالا به ما احساس نادانی و بی فرهنگی میدهد. رشک در نتیجه محرومیت و نابرابری نیز بروز می کند، انگار آدمهای محروم باید کاری کنند که رشک نورزند. ترس از موفقیت نیز همچون ترس از شکست، شایع و رایج است، چرا که گاه از رشک بردن دیگران می ترسیم. ا رشک چون ماری است که لای علفها پنهان شده و دشمنی است که بی صدا نفوذ می کند. روانکاوی فرصتی است برای اعاده بخش هایی از خودمان که در بی خبری به آنها پشت کرده ایم.


منبع: ناشر کتاب

چکیده

معرفی مختصر کتاب رشک یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیشِ‌روی روانکاوی و درمان روانکاوانه است، که به انحا و با درجات مختلف در زندگی روزمره نیز ظاهر می‌شود. در این کتاب به بررسی آراي برجسته‌ترین روانکاوان صاحب‌نظر در این زمینه پرداخته می‌شود و نه تنها متخصصان، که عموم مخاطبان علاقه‌مند روانکاوی را با انواع نمودهای این حالت روانی و وضعیت مقابل آن، یعنی تجربه‌ي سپاس و قدردانی آشنا می‌سازد.

گوشه ای از کتاب

پیش از آنکه در بحث جلو برویم، مایلم همین‌جا روشن کنم واژهٔ «رشک» به دو شیوهٔ کاملاً متفاوت به کار می‌رود. چاسر این واژه را در اشاره به نیروی مخرب و ویرانگری به کار می‌بَرد که دامان آدم یا خصلتی را که فردِ حسود تحسینش می‌کند، می‌گیرد. این همان نوع رشکی است که روانکاوان هم از آن بحث می‌کنند. اما، خیلی وقت‌ها در عرف عام از این واژه برای اشاره به‌نوعی رشک استفاده می‌شود که این ویژگیِ زیان‌بار را ندارد؛ بلکه همان اندوه ناگهانی و تأثرآو حاصل از تحسینی است که فرد را به کم‌وکاستی‌های خویش واقف می‌کند. این نوع دوم رشک [غبطه] به‌جای اینکه تضییع کننده و مخرب باشد، می‌تواند به رقابت یا پذیرش محدودیت‌های خود فرد بینجامد. اینکه من به ویژگی‌ها، مهارت‌ها و زیبایی تو غبطه می‌خورم ضرورتاً به این معنا نیست که خواهان از بین بردن آنها هستم. درواقع، حس تحسینی که در نسبت با این قبیل خصایص در من ایجاد می‌شود ممکن است مرا وادارد تا از خصایص خودم بهتر استفاده کنم.


 


حتی اگر آدمی نتواند برای دستیابی به چیزی که به آن غبطه می‌خورد امیدوار باشد باز هم می‌تواند از آن سرشار باشد و بهره‌ای نیک از آن بگیرد. شاید یک فرد مسن‌ به جوانیِ دیگران غبطه بخورد و همزمان آن حس سرزندگی و خوشبینی خاص دورۀ جوانی آنها را تحسین کند و خودش هم از دیدن آن، جان تازه‌ای بگیرد، حتی اگر تحسینی دردناک باشد؛ دردِ آگاهی از اینکه خودش هرگز نمی‌تواند بار دیگر جوان باشد. کسی که به هنرمند یا نویسنده‌ای غبطه می‌خورد، امید ندارد استعداد و مهارت او را به دست آورد، اما احتمالاً خلاقیت و نگاه او به جهان، شوقی را در دلش بیدار خواهد کرد.


 


چاره‌ای نیست؛ باید برای تحسین دیگران و تحسین آنچه عرضه می‌کنند با حدی از این غبطه خوردن‌ها سر کنیم. گاهی اوقات به آن «چشم‌به‌هم‌چشمی»[3] نیز می‌گویند. می‌دانم محال است موسیقی‌دانی طراز اول بشوم، اما دست‌کم می‌توانم با حال و هوای آن موسیقی خاص و عواطفی که منتقل می‌کند، سر شوق بیایم.


 


سر کردن با نوع مخرب رشک سخت‌تر از این حرف‌ها است، اما چاره چیست؟ این نوع رشک هم بخشی از وضع بشر است. شاید برای همین است که گرچه احتمالاً برخی از آن شخصیت‌های حسود را که ادبیات دَم دستمان می‌گذارد سرزنش می‌کنیم، بااین‌حال خیلی خوب درکشان می‌کنیم و بگویی‌نگویی برایمان جالب‌اند. این شخصیت‌ها علاوه بر اینکه ممکن است حسی از انزجار حق‌به‌جانب در ما ایجاد کنند، آن حسی که مثلاً یاگوی[4] شکسپیر یا ابلیس[5] در بهشت گمشدهٔ[6] میلتُن برمی‌انگیزانند، همچنین می‌توانند در ما حس همدلی ایجاد کنند: خوب می‌دانیم آن‌طور بودن چه حس و حالی دارد. اغلب اوقات، شخصیت‌های منفی ادبیات، بیشتر از چیزها و افراد ستودنی که این شخصیت‌ها به آنها رشک می‌ورزند و قصد نابودی‌شان را دارند، علاقه و حس تفاهم ما را برمی‌انگیزند؛ چرا چنین است؟ خوب به این دلیل که در وجود تک‌تکِ ما شخصیتی منفی وجود دارد. شاید با ویژگی‌های مقبولمان به‌خوبی آشنا باشیم، اما ادبیات به ما کمک می‌کند با ابعادی از شخصیتمان که تحملشان به‌تنهایی سخت است کنار بیاییم. شاید رشک‌ورزی ویرانگر همان احساسی باشد که شناختش در وجودمان سخت‌ترین کار ممکن است، چون رشک تنها عاطفه‌ای است که ظاهراً به امر خوب به خاطر خوب بودنش می‌تازد. گذشته از این، حسادتِ آدم حسود همان‌طور که خوبی و توانایی‌های آدم دیگری را که به او رشک می‌ورزد، تضعیف می‌کند، خوبی و توانایی‌های خودش را هم تضعیف می‌کند.

نویسنده

کیت باروز

کیت باروز

در حال حاضر مطلبی درباره کیت باروز نویسنده رشک در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مترجم

مریم خدادادی

در حال حاضر مطلبی درباره مریم خدادادی مترجم کتاب رشک در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مریم خدادادی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید