کتاب خواهرم قاتل سریالی نشر گویا را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
کتاب خواهرم قاتل سریالی نشر گویا
معرفی کتاب خواهرم قاتل سریالی نشر گویا
3.7 (5)
کتاب
خواهرم،قاتل سریالی،
اثر
اویینکن بریتویت
،
با ترجمه
پگاه ملکیان
،
در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول
در سال 1399
توسط انتشارات
گویا
،
به چاپ رسیده است.
این محصول
در قطع و اندازهی رقعی،
در سایت ایده بوک قرار دارد.
«خواهرم، قاتل سریالی» عنوان کتابی است از اویینکن بریتویت و چاپ نشر گویا. کورده، پرستار نیجریهای، خواهر کوچکتری دارد به اسم ایولا که عادت بدی دارد: کشتن دوستپسرهایش! اما او برای تمیزکاری و خلاصی از شر اجساد، متکی به مهارت و استعداد کورده است؛ چون او بهترین راهکارها را برای پاک کردن رد خون بلد است (سفیدکننده، سفیدکننده و سفیدکنندهی بیشتر).
ایولا فرزند طلایی خانواده است: زیبا، جذاب و فریبنده. لوس و نُنُر و احتمالاً جامعهستیزی که خواهر صاف و ساده و مسئولیتپذیری مثل کورده هرگز نمیتواند امیدی برای رقابت با او داشته باشد؛ اما وقتی توجه ایولا به دکتر خوشتیپ و جذابی جلب میشود که ازقضا کورده مدتهاست عاشق اوست، مجبور میشود تصمیمی بگیرد.
آیا او میتواند جان مردی را نجات دهد که عاشقش است و در عین حال، راز خواهرش را هم در سینه نگه دارد؟
گوشه ای از کتاب
به این فکر میکنم که اگر ایولا دستگیر میشد، چه میشد؟ که برای یکبار هم که شده است، مسئولیت اعمالش را میپذیرفت؟ او را تصور میکنم که سعی میکند راهی برای رهایی از مخمصه پیدا کند، ولی در نهایت مجرم شناخته میشود. حتی فکرش هم مرا قلقلک میدهد. چند لحظهای غرق در لذت میشوم؛ اما دوباره خودم را مجبور میکنم دست از این فکرها بردارم. هرچه باشد، او خواهر من است. دلم نمیخواهد به زندان بیفتد و آنجا بپوسد. به علاوه، ایولا ایولاست و احتمالاً بتواند قاضی را متقاعد کند که بیگناه بوده است. مقصر کارهایی که او کرده، خود قربانیها بودهاند و او هم مثل هر آدم عاقل و بالغی که در چنین شرایطی قرار میگیرد، اقدام کرده است.
– خانم؟
سرم را بلند میکنم. مستخدم جلوی رویم ایستاده و یک لیوان آب در دست دارد. لیوان را میگیرم و روی پیشانیام میگذارم. لیوان خیلی سرد است. چشمانم را میبندم و آهی میکشم. از او تشکر میکنم و به همان آرامی که آمده بود، میرود.
صدای بلندی در سرم است، صدایی خیلی بلند و دیوانهکننده. ناله میکنم و پهلوبهپهلو میشوم. هیچ اشتیاقی برای بیدار شدن ندارم. روی تخت دراز کشیدهام و لباسهایم تنم است. هوا تاریک است و این صدای بلند از سر من نیست، صدای در است. بلند میشوم و مینشینم و سعی میکنم با اثر قوی مسکنی که خوردهام و هنوز از بین نرفته است، بجنگم. به سمت در میروم و قفلش را باز میکنم. ایولا من را کنار میزند.
در حال حاضر مطلبی درباره اویینکن بریتویت
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره پگاه ملکیان
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر
خود،
مترجم
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک