«من به سرعت رک و راست باشید را مطالعه کردم: یادگیری چارچوبی که به شما نشان دهد تا هم رئیس و هم همکار بهتری باشید واقعاً جذاب است. صداقت اساسی مجموعهای از واقعیتهای روشن، مشاورههای خردمندانه و پیشنهادات عملی است که همه با داستانهایی از تجربیات شخصی (و اغلب بامزه) کیم اسکات بیان شده است که سابقه حضور در شرکتهایی همچون اپل، گوگل، و استارتاپهای مختلفی را دارد. مطالعه این کتاب ضروری است.» – گرتن رابین؛ نویسنده کتاب پرفروش پروژه شادی «خواندن رک و راست باشید به شما کمک میکند تیمهای خود را به گونهای ایجاد کنید، رهبری کنید، و الهام ببخشید تا بهترین کارهای زندگیشان را انجام دهند. بینش کیم اسکات مبتنی بر تجربه، و هوش شهودی و تحلیلی زیاد او است، و این به شما کمک میکند تا رهبر بهتری باشید و سازمان مؤثرتری را ایجاد کنید.» – شریل سندبرگ؛ مدیر ارشد اجرایی فیسبوک و نویسنده کتابهای پرفروش «تغییر مسیر» و «گزینه ب» «کیم اسکات به عنوان یک رئیس فوقالعاده و بانفوذی که مدیران عامل آن را جدی میپندارند شهرت بسیار خوبی دارد. او در این کتاب برجسته تجربیات گسترده خود را با راهنماییهای روشن و صادقانه در زمینه اصول رهبریِ دیگران ارائه داده است: چگونه بازخورد بدهیم (و بگیریم)، چگونه تصمیمات هوشمندانه بگیریم، چگونه به طور دائم رو به جلو حرکت کنیم، و موارد دیگر. اگر عدهای را مدیریت میکنید، چه 1 نفر چه 1000 نفر، باید رک و راست باشید را همین حالا بخوانید.» – دنیل پینک؛ نویسنده کتابهای پرفروش «کِی؛ ترفندهای علمی زمانسجی عالی» و «Drive» — کتاب «رکوراست باشید؛ مدیریت افراد و تیمها برای کسب بهترین نتایج» توسط کیم اسکات (Kim Scott) نوشته شده است. کیم اسکات یکی از مؤسسان و مدیرعامل شرکت کندور است. او مشاور دراپباکس، کربو، کوآلتریکس، شیپ، توئیتر، و چند شرکت تکنولوژیکی دیگر بوده است. همچنین عضو هیئت علمی دانشگاه اپل بود، و قبل از آن رهبریِ ادسنس، یوتیوب، و فروش و عملیات آنلاین دبلکلیک در گوگل را بر عهده داشت. پیشتر، یکی از مؤسسان و مدیرعامل جوس سافتور، یک استارتاپ مشارکتی، بوده و رهبریِ توسعه کسبوکار در دلتا تری و کپیتال تینکینگ را بر عهده داشت. قبل از آن نیز به عنوان مشاورِ ارشدِ سیاسی در اف اف سی مشغول بوده، مدیریت یک کلینیک اطفال در کوزوو را بر عهده داشته، مؤسس کارخانه الماستراشی در مسکو بوده، و به عنوان تحلیلگر شرکتهای سرمایهگذاری اتحادیه جماهیر شوروی مشغول بوده است. او نویسنده سه رمانِ عشق مجازی، شوهرِ خانهدار، و مسأله اندازهگیری است. کیم اسکات، کتاب رکوراست باشید را با بیان داستانی در مورد یکی از کارمندان خود به نام «باب»، در اولین شرکتش شروع میکند. باب یک همکار مهربان، بامزه، دلسوز و حامی بود. فقط یک مشکل وجود داشت: کارش افتضاح بود. او باب را دوست داشت و نمیخواست که به او سختگیری کند. برای همین به باب نگفت که کارش چقدر افتضاح است یا کار ضعیف او چگونه بر سایر افراد تیم تاثیر میگذارد. سرانجام مجبور شد باب را اخراج کند. ولی خیلی دیر شده بود. تیمش از خیلی مدت قبل، نتایج بدی به دست آورده بود و کل شرکت شکست خورد. این وضعیت، نتیجهای بد و ترسناک بود ولی اسکات را راهنمایی کرد تا تلاش کند بفهمد که چه اتفاقی افتاده است. در طول زمان، او فلسفه مدیریتی را توسعه داد که اسمش را «رک و راست بودن» گذاشت. «رکوراست بودن» زمانی اتفاق میافتد که یک مدیر «توجه شخصی» را در کنار «چالش مستقیم» قرار دهد. کتاب «رکوراست باشید» نتیجه سالها تجربه کیم اسکات بوده و به مدیران و رهبران تیمها نشان میدهد که چگونه با حفظ انسانیت خود موفق شوند، و همزمان محیطی ایجاد کرد که افراد، عاشق یکدیگر و کارشان باشند. مقدمه کتاب رک و راست باشید از زمانی که حرف زدن را یاد گرفتهایم، به ما گفته شده است «اگر حرف خوبی برای گفتن ندارید، پس حرفی نزنید». ولی ناگهان شغلتان ایجاب میکند که حتما چیزی بگویید، در نتیجه باید علیه یک عمر تجربهتان رفتار کنید؛ مدیریت، کار سختی است. «رکوراست بودن» یک ایده ساده است: برای رئیس خوب بودن، بایستی «توجه شخصی» را همزمان با «چالش مستقیم» داشته باشید. اگر چالش مستقیم داشته باشید ولی توجه شخصی نداشته باشید، دچار «پرخاشگری زننده» شدهاید. اگر توجه شخصی داشته باشید ولی چالش مستقیم نداشته باشید، در حالت «همدلی مخرب» قرار دارید و اگر هیچ کدام را نداشته باشید دچار «ریاکاری فریبکارانه» شدهاید. چارچوب زیر این موضوع را به خوبی نشان میدهد. این چارچوب ساده به شما کمک میکند تا روابط بهتری را در کار ایجاد کنید و سه مسئولیت اصلی خود به عنوان یک رهبر را به درستی انجام دهید. این سه مسئولیت عبارتند از: ایجاد فرهنگ بازخورد دادن (تشویق و انتقاد)، ایجاد تیمی منسجم، و رسیدن به نتایجی که باعث افتخار شما باشند. رک و راست باشید برای کسانی که از مدیریت خسته یا در آن سردرگم شدهاند، راهنماییهایی را ارائه میدهد، و برای رؤسا و کسانی که رؤسا را مدیریت میکنند نوشته شده است. این کتاب بر اساس سالها تجربیاتِ نویسنده نوشته شده و عصارهای از دروس قابل اجرا برای خواننده آورده شده است. این کتاب به مدیران نشان میدهد که چگونه با حفظ انسانیت خود موفق شوند، چگونه میانهروی را در کار خود پیدا کنند، و چگونه محیطی ایجاد کنند که در آن، افراد هم عاشق کار خود و هم همکاران خود باشند. محتوای کتاب رک و راست باشید این کتاب در دو بخش نوشته شده است، بخش 1 قصد دارد ذهن شما را آزاد کند. رئیس خوب بودن برای هر فردی سخت است، همچنین مهم نیست چقدر در ظاهر موفق به نظر برسند. در داستانهای واقعی که در کتاب مطرح شدهاند، بخشی از تجربیات نویسنده را خواهید یافت. همچنین با دانستن این موارد که 1) شما تنها نیستید، و 2) رویکرد بهتر، آنقدرها که میترسید سخت نیست، خوشبینتر خواهید شد. بخش 2 خودآموز است: رویکردی گام به گام برای ایجاد روابطی رکوراست با زیردستانتان، و همچنین میآموزید که چگونه رکوراست بودن میتواند به شما کمک کند تا مسئولیت اصلی خود یعنی راهنمایی تیمتان برای رسیدن به نتایج را به عنوان یک رئیس انجام دهید. بخش دوم کتاب رکوراست باشید، ابزارها و تکنیکهایی را توصیف میکند که با استفاده از آنها میتوانید ایدههای بخش اول را به کار ببرید. فصل آخر کتاب، مجموعهای از اقدامات مرحله به مرحلهای را ارائه میدهد که با استفاده از آنها میتوانید رکوراستی را ایجاد کنید. برای اینکه رئیس خوبی باشید باید برای کسانی که به شما مستقیما گزارش میدهند وقت بگذارید، ولی لازم نیست کل زمان خود را صرف آنها کنید. اگر تمامی ایدهها، ابزارها و تکنیکهایی که در این کتاب آمده را اجرا کنید، زمانی که به مدیریت تیم خود تخصیص خواهید داد به تقریبا ده ساعت در هفته میرسد، و آن ده ساعت، از هدر رفتن زمان و خستگیهای شما جلوگیری میکند. همچنین به شما پیشنهاد خواهد شد که پانزده ساعت در هفته را برای خودتان در نظر بگیرید تا تفکر کنید و در حیطه تخصص خود کارهایی را انجام دهید. پانزده ساعت دیگر از چهل ساعت کار در هفته باقی میماند، امید است بتوانید از این ساعتها برای خودتان استفاده کنید، هرچند اگر شما هم مثل کیم اسکات باشید، از بیشتر این زمان، برای رسیدگی به موارد غیر قابل پیشبینی استفاده خواهید کرد. روابط، مهمترین بخش شغل شماست کتاب رکوراست باشید در مورد ایجاد روابط بهتر با افراد و مدیریت آنها برای کسب بهترین نتایج است. بنابراین روابط، مهمترین بخش شغل شماست. در این کتاب با چرخهای که بین مسئولیتها و روابط وجود دارد، و همچنین جایگاه رکوراستی در آن آشنا خواهید شد. شما با آموزش بهترین روشها برای دادن، گرفتن و تشویق به راهنمایی؛ با قرار دادن افراد مناسب در نقشهای مناسب در تیم خود؛ و با دستیابی به نتایج به صورت مشترک که حتی به صورت فردی هم نمیتوانستید رؤیای آنها را ببینید، روابط خود را تقویت میکنید. البته یک چرخه معیوب هم میتواند بین مسئولیتها و روابط شما وجود داشته باشد. وقتی که نتوانید برای موفقیت افراد در کارشان به آنها راهنمایی بدهید، یا اینکه افراد را در نقشهایی قرار دهید که تمایل ندارند یا مناسب آن نقشها نیستند، یا اینکه افراد را به رسیدن به نتایجی مجبور کنید که آنها را غیرواقعی میدانند، در نتیجه اعتماد را از بین خواهید برد. روابط و مسئولیتها، یکدیگر را به صورت مثبت یا منفی تقویت میکنند، و این پویایی باعث میشود شما به عنوان یک مدیر یا به جلو حرکت کنید یا اینکه از بین بروید. روابطی که شما با گزارشدهندگان مستقیم خود دارید، بر روابطی که آنها با گزارشدهندگان مستقیم خود دارند و همچنین بر فرهنگ تیمتان تأثیرگذار است. توانایی شما برای ایجاد ارتباطاتِ مبتنی بر اعتمادِ انسانی با افرادی که مستقیما به شما گزارش میدهند، تعیینکننده کیفیت نتایجتان است. چرخه انجام دادن کارها در این کتاب، چرخه انجام دادن کارها معرفی شده و اصول رکوراست بودن در مراحل مختلف آن بررسی میگردد. این چرخه به شکل زیر است. وقتی چرخه «انجام دادن کارها» به طور مؤثر اجرا شود، باعث میشود تیم شما به طور مشترک به اهدافی برسد که در صورت فرد بودن، خوابِ رسیدن به چنین نتایجی را هم نمیدید! باید مرزهای ذهنتان را در هم بشکنید؛ اول، باید به ایدههای اعضای تیم خود گوش دهید و فرهنگی را ایجاد کنید که در آن افراد به ایدههای یکدیگر گوش کنند. بعد، برای اینکه مطمئن شوید ایدهها، قبل از آگاهی افراد از فایده بالقوه آنها، از بین نمیروند، باید فضایی را ایجاد کنید که در آن ایدهها شفافتر شوند؛ البته صرف ساده بودن یک ایده، دلیل بر خوب بودن آن نیست. بعد باید در مورد ایدهها بحث کنید و آنها را دقیقتر آزمایش کنید. سپس باید به سرعت، و نه خیلی با سرعت زیاد تصمیم بگیرید. از آنجا که همه در بخشهای «گوش دادن – شفافسازی کردن – بحث کردن – تصمیمگیری» همه ایدهها شرکت نمیکنند، در بخش بعدی باید تعداد بیشتری از اعضای تیم را مشارکت دهید. باید افرادی که در تصمیمگیری شرکت نداشتهاند را قانع کنید، تا هرکس بتواند آن را به طور مؤثری اجرا کند. سپس بعد از اجرا، باید از نتایج بیاموزید، به هر حال اگر کارها را درست یا نادرست انجام داده باشید، باید کل فرآیند را دوباره از اول شروع کنید. —
تلگرام
واتساپ
کپی لینک