1
111,000
در میان آثار متعدد اخلاقی دینی و تعلیمی ای که لئو تولستوی رمان نویس بزرگ روس (۱۹۱۰ - ۱۸۲۸) بین سال ۱۸۸۰ و مرگش در سال ۱۹۱۰ نوشت، چهار اثر دیدگاه و نظرات او را در نیمه دوم زندگی اش درباره معنی و هدف زندگی، روشن تر بیان میکنند این آثار عبارتند از: اعترافات (۱۸۷۹)، دین و اخلاق (۱۸۹۳) دین چیست و ذات دین در چیست؟ (۱۹۰۲)، و قانون عشق و قانون خشونت (۱۹۰۸) تولستوی در قانون عشق و قانون خشونت که بخشی از آخرین آرا و نظرات و نوشته های او را تشکیل میدهد میگوید که آنچه ما آن را «خودمان» می خوانیم یا حیات ما اصلی الهی است که بدنمان آن را در ما محدود میکند و به هیئت عشق ظاهر میشود در نظر او انسان بدون عشق و محبت صرفاً موجودی حیوانی است که در وهم و پندار زندگی می کند در حالی که خود حقیقی خودی است الهام گرفته از محبت موضوع محبت ورزیدن به همه که تولستوی بر آن تأکید میکرد متضمن دوست داشتن همه ملتها و نژادها و طبقات بود و همچنین به این معنی بود که انسان نباید هرگز و تحت هیچ شرایطی خشونت و تعدی را روا بدارد.
بر خلاف اراده آنها زیر یوغ خود نگه می دارد و آنها را مجبور می کند که به خواسته های دولت بزرگتری که از آن بیزارند تن بدهند. کشورهای متعددی این کار را میکنند اتریش پروس، انگلستان، روسیه، فرانسه، با کشورهای تابعه خود یعنی لهستان، ایرلند، هندوستان، فنلاند، قفقاز، الجزایر و غیره چنین رفتاری دارند. به این ترتیب گذشته از نفرت فزاینده بین فقیر و غنی و بین ملت های بزرگ، نفرتی رو به رشد هم بین ملتهای ستمدیده و ستمکاران وجود دارد. بدتر از همه این است که همۀ این نفرت ورزی ها، که این همه با طبع انسان مخالف است چنان که مثلاً در میان ملتهای بزرگ و در بین شهروندان و ستمکاران این طور است نه فقط مثل سایر احساسات مالیخولیایی بین مردم محکوم نمی شود بلکه برعکس تحسین هم میشود و آن را تا سطح فضیلت و خدمت ستودنی بالا میبرند. نفرت کارگران ستمدیده از ثروتمندان و صاحبان قدرت را به اسم عشق به آزادی و برادری و برابری تحسین می کنند. نفرت آلمانیها از فرانسویها و انگلیسیها و نفرت انگلیسی ها از یانکی ها و نفرت روسها از ژاپنی ها و غیره و برعکس فضیلت وطن دوستی محسوب می شود. از نفرت وطن پرستانه لهستانیها از روسها و پروسی ها و از نفرت پروسی ها از لهستانیها و فنلاندی ها و برعکس از این هم بیشتر به عنوان فضیلت یاد میکنند. همه اش این نیست همه این مظاهر خباثت و بدخواهی هم ثابت نمی کنند که زندگی ملتهای مسیحی نمیتواند در این جهت ادامه پیدا بکند و باید تغییری در آن ایجاد کرد. این احساسات شرارت آمیز می توانستند پدیده ای فرعی و موقت باشند اگر در میان این ملتها نوعی راهنمای دینی مشترک وجود داشت. اما چنین اصلی وجود ندارد. حتی چیزی شبیه به آن هم در میان ملتهای مسیحی جهان وجود ندارد به جای آن دروغ دین کلیسایی در میان است
لئو تولستوی رمان نویس بزرگ روس دو سال پیش از مرگش در سال ۱۹۱۰ قانون عشق و قانون خشونت را نوشت و در آن از ضرورت محبت و پرهیز از خشونت سخن گفت به عقیده ی او قانون عشق اساس زندگی انسان است اما به سبب تحریف تعالیم الهی و سوء استفاده از آنها برای حفظ قدرت به هر قیمت به جای عشق، خشونت قبول عام یافت تولستوی بر آن است که اکنون پس از قرنها پیامدهای هولناک خشونت و کشتار معلوم شده و افراد بیش از گذشته درک میکنند که باید محبت بی شائبه را جایگزین خشونت کنند و با اصلاح خود به اصلاح جامعه و تمدن بشری یاری برسانند. قانون عشق و قانون خشونت گوهری ارزشمند از این نویسنده ی بزرگ است.
من این مطالب را فقط برای این مینویسم که لب گور ایستاده ام و نمی توانم ساکت بمانم چون میدانم تنها راه نجات مردم از رنج های جسمی و معنوی شان چیست
زاده نُهُمین روز سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا در روسیه و در خانوادهای با پیشینهای قدیمی و اسم و رسمدار. پدر تولستوی کُنت بود و مادرش شاهزاده خانمی به نام ماریا نیکولایونا والکونسکایا. تولستوی خیلی زود پدر و مادرش را از دست داد. مادر را زمانی که فقط ۲ ساله بود و پدرش هم زمانی که تنها ۹ سال داشت از دست داد. از این رو، سایهی سنگین مرگ از همان کودکی قدرتش را به تولستوی نشان داد. بعد از فوت پدر بود که عمهاش تاتیانا سرپرستیِ این پسربچه را به عهده گرفت.
در این بین، تحصیلات تولستوی تا زمان دانشگاه خوب پیش میرفت و با فرارسیدن زمان تحصیلات دانشگاهی، او ابتدا در رشتهی زبانهای شرقی در دانشگاه قازان شروع به تحصیل کرد؛ اما پس از چندی، با انصراف از این رشته، به تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت، انتخابی که چندان ثمرهای نداشت و تولستوی پس از چندی به زادگاه خود بازگشت.
در سال ۱۸۵۱ لف تولستوی در ارتش ثبتنام کرد و بلافاصله به همراه ارتش روس راهی مأموریت قفقاز شد. تابستان سال ۱۸۵۱ بود که تولستوی نخستین داستان خود را نوشت و نامش را «کودکی» گذاشت و یک سال بعد، آن را در مجلهی معاصر چاپ کرد.
دوران خدمت در ارتش، زمانی است که تولستوی به شکل حرفهای درگیر فرآیند نوشتن میشود. شرکت در مأموریتهای گوناگون سبب میشود تا او با شناخت بیشتر مردم و فضاهای گوناگون، دستمایهی خوبی برای داستانهای خود پیدا کند. در این بین، نگاه جستوجوگرانهی او نیز به کمکش میآید تا در اوضاع و احوال زندگی و زمانهی انسان روس دقیقتر شود.
تولستوی بعدها سعی کرد تا همین نگاه دقیق به مردم را در سفرهایی که در یک بازه زمانی ۶ ماهه به کشورهایی همچون انگلستان، فرانسه، آلمان، سوییس و ایتالیا داشت تکرار کند. تجربهای که بعدها بهخوبی تأثیراتش را در شاهکارش «جنگ و صلح» مشاهده میکنیم.
تولستوی را میتوان نویسندهای دانست که در زمان حیات خود، در چهارچوب مرزهای روسیه تحت فشار حاکمیت تزاری بود، اما خارج از این چهارچوب و در کشورهای دیگر، او نویسندهای محبوب و بزرگ به حساب میآمد. حکومت تزاری آثارش را توقیف میکرد و پلیس تزاری به دقت او را زیر نظر داشت. حتی در برههای او را به روانپریشی متهم کردند، اما با گذشت زمان، نام تولستوی برای همیشه در صفحات تاریخ ماندگار شد و حاکمیت تزارها در دل همین تاریخ برای همیشه از میان رفت.
در حال حاضر مطلبی درباره شهاب الدین عباسی مترجم کتاب قانون عشق و قانون خشونت در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک