بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب دومین روز از دومین ماه

معرفی کتاب دومین روز از دومین ماه

3.7 (2)
کتاب دومین روز از دومین ماه، اثر مهدیس مظاهری ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1399 توسط انتشارات شادان ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 550,000 31%

379,500

محصولات بیشتر
دومین روز از دومین ماه

مشخصات محصول

نویسنده: مهدیس مظاهری
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 688
انتشارات: شادان
وزن: 639
شابک: 9786007368978
تیراژ: -
سال انتشار: 1399
تصویرگر: -
نوع جلد: شمیز

معرفی محصول

(داستان های فارسی،قرن 14)

گوشه ای از کتاب

با خودش نبره... ای کاش میشد.... قلب به من فشرده شد واقعا کاش چنین چیزی امکان داشت... آن گاه بی شک او هم دار و ندارش را در یک ساک دیگر به دست عزرائیل می داد تا در عوض مادر و پدرش از دنیا نمی رفتند... آهی کشید و بعد با لبخند رو به سمر گفت:


بفرمایید تو خانوم خانوما.....


سمر با تعارف بهمن وارد حیاط زیبا شد... حیاط بزرگ و با صفایی که حس نشاط را به او القا می کرد... باغچه هایی پر از بوته های گل و درختان میوه که در آغار بهار شکوفه های سفید و صورتیشان مانند یک لباس عروس زیبا بر تن درختان خودنمایی می کردند... فواره های کوچکی که در حاشیه استخر قرار داشتند و قطرات کوچک و درخشان آب را به داخل استخر میریختند و صدای آرامش بخشی به وجود می آوردند.... سمر به آرامی کنار بهمن از پله های منتهی به تراس بالا رفت و پشت در ورودی لحظه ای ایستاد و به بهمن خیره شد. بهمن در چشمان زیبای او برق نگرانی و اضطراب را دید. با محبت دستش را روی شانه او گذاشت و در حالی که در را باز می کرد. گفت


به خونه خودت خوش اومدی پرنسس من.....


سمر لبخندی به روی بهمن زد و به تبع او کفشهایش را در آورد و با قدم هایی آرام برای اولین بار پا به خانه هادیان گذاشت... خانه ای روشن و دلباز که مثل خانه خودشان همه وسایلش سفید و روشن بود... بهمن ساک را گوشه ای گذاشت و خودش به آرامی ویلن و کیف را از شانه سمر برداشت و به ساک تکیه داد. رنگ سمر پریده بود و بهمن نمی دانست این دختر چقدر از آینده اش میترسد. ظاهر سراپا مشکی پوشش را از نظر گذراند با عشق پدرانه دست سردش را میان دست خود گرفت و گفت بیا خوشگلم.... بیا بریم توی پذیرایی تا خانواده ام رو بهت معرفی کنم سمر به دنبال او وارد پذیرایی شد به احترام بهمن و مهمان نورچشمی اش همه ایستادند. پس از آن که بهمن جواب سلامشان را داد سمر با صدای آرام و لرزانش سلام کرد و جواب سلامش را با محبت از همه گرفت تمام خانواده به احترام او لباس تیره به تن داشتند بهمن دستش را دور شانه سمر حلقه کرد و گفت: عزیز دلم با بهروز پسر بزرگم و همسرش ستاره آشنا شو...

نویسنده

مهدیس مظاهری

مهدیس مظاهری

در حال حاضر مطلبی درباره مهدیس مظاهری نویسنده دومین روز از دومین ماه در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

ویدیوهای محصول

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید