1
236,800
تقریباً مطمئن بود که کار جرج مایر بوده است. تقریباً مطمئنم که اون «مد» رو ابداع کرد. این کلمه همه جا شنیده میشه خیلیها نمیدونن که اولین بار این کلمه در سیمپسون ها به کار رفته سرانجام گفت وگو با نویسنده ها باعث شد مایر به یاد بیاورد: «داشتم سعی میکردم کلمه ای پیدا کنم که برای بیانش کمترین انرژی مصرف بشه، چیزی در حد جدا شدن لبها از هم و بیرون آمدن هوا از دهان چرا مایر خاطرات روشن تری از مشارکتهایش ندارد؟ به عنوان یک بخشنده، تمرکز او روی رسیدن به یک نتیجه دسته جمعی بود که دیگران را سرگرم کند نه این که مسئولیت یک نتیجه را از آن خود کند او مثل خیلی از دیالوگ ها، شوخی ها و کلمات دیگری که پیشنهاد داده بود اجازه داد دیگران از آن استفاده کنند و آن را به فیلمنامه های خود اضافه کنند. تمرکز او روی بالا بردن کیفیت کلی نمایشنامه بود و نه روی این که بفهمد چه کسی مسئول چه چیزی است مایر می گوید: «خیلی چیزها مثل دادن پاس گل هستن وقتی که یکی میگه جرج این کار تو بوده واقعاً چیزی یادم نمیاد. معمولاً نمیتونم کارهایی که کرده ام رو به یاد بیاورم برای همین معمولاً نمیگم که این کار رو من کردم یا اون کار رو من کردم همیشه میگفتم کی این کار رو کردیم یا کی اون کار رو کردیم؟ فکر میکنم جا انداختن این کار به عنوان یه عادت خوبه
تحقیقات نشان میدهند که تقویت این عادت در خود برای برابری طلبها و گیرنده ها بینهایت دشوار است به یاد داشته باشید که سوگیری مسئولیت به این دلیل رخ میدهد که ما اطلاعات بیشتری درباره ی فعالیتهای خودمان داریم تا درباره ی فعالیت های دیگران مهمترین عامل برای متعادل کردن قضاوت هایمان درباره ی مسئولیت ها عبارتست از متمرکز کردن توجهمان روی این که دیگران چه کار میکنند. تنها کاری که باید انجام بدهید تهیه لیستی از مشارکتهای شریکتان قبل از برآورد کردن مشارکت های خودتان است تحقیقات نشان میدهند که وقتی کارکنان قبل از این که فکر کنند چقدر به رئیسشان کمک میکنند به این فکر کنند که چقدر از رئیسشان کمک دریافت می کنند برآوردشان از کمکهای رئیستان دو برابر میشود یعنی از کمتر از ۱۷ درصد به بیش از ۳۳ درصد میرسد یک گروه سه تا شش نفری را گردهم جمع کنید و از هر یک از اعضا بخواهید تا درصد کل کاری که انجام میدهد را برآورد کند. و بعد برآوردهایشان را جمع کنید، خواهید دید که متوسط جمع درصدها از ۱۴۰ درصد هم بیشتر است از آنها بخواهید که درباره ی مشارکتهای هر یک از اعضا، قبل از فکر
سال ها است که بر روی محرکهای فردی موفقیت مانند عشق و علاقه سخت کوشی استعداد و شانس تمرکز کرده ایم اما در دنیای تغییر شکل یافته امروز موفقیت روز به روز بیشتر به نحوه تعامل ما با دیگران وابسته میشود. آدام گرانت روانشناس سازمانی و استاد دانشگاه وارتون در کتاب بده وبستان به بررسی نیروهای غافلگیرکننده ای می پردازد که توضیح می دهند چرا برخی افراد به صدر نردبان موفقیت می رسند در حالی که دیگران به قعر آن سقوط میکنند.
کتاب بده و بستان که توسط جامعه شناسها، نظریه پردازهای کسب و کار و رهبران شرکتهای بزرگ ستایش شده است رویکرد جدیدی را به روی کار تعاملات و بهره وری باز میکند.
در حال حاضر مطلبی درباره آدام گرانت نویسنده بده و بستان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره مریم حیدری مترجم کتاب بده و بستان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک