کتاب «گفتوگوهای خیالین» مجموعهای از پاسخهای مکتوب موسو کوکوشی، استاد بلندآوازهی ژاپنی، به پرسشهایی در باب سرشت راستین ذن است. موسو کوکوشی، که با نام موسو سوسِکی نیز شناخته میشود، بدفهمیهای متداول را بهطور خلاصه و با وضوحی بیمانند، آشکار و برای هدایت خواننده به ژرفای تجربهی ذنِ اصیل، بینشهایی روانشناختی ارائه میکند. این آموزههای قاطع و صریح بهویژه برای پژوهشگران امروزی ذن ارزشمند است؛ زیرا آنان با سردرگمی و برداشتهای نادرست از طریقت راستین ذن دست به گریباناند.
هشتصد سال پیش، تاریخ سرزمین و مردم ژاپن برای همیشه دگرگون شد. طبقهی فرادستِ نخبگانِ نظامی دلزده از اشرافِ خودبین و خودنما، حکومتِ مرکزی خود را بنیاد نهاد. از این رو، ایجادِ مجموعهای از سازمانهای نظامی که ژاپن را برای قرنهای متمادی به زیر سلطهی خود میکشید، ضروری مینمود.
علاوه بر پایهگذاریِ حکومت در کاماکورا، صدها کیلومتر دورتر از پایتختِ امپراتوری در کیوتو، سپهسالاران نظام نوین از فرهنگِ دیرپای اشراف دوری گزیدند. حکومت کاماکورا نیز با حمایت از آیین بودا و نوکنفوسیوس، باوری که بهتازگی از چین وارد شده بود، در صددِ دگرگونی فرهنگ ژاپن برآمد، آن هم از راه وهن و تضعیف بنیانِ مادی و معنویِ نظام پیشین. هجمه و نفوذِ فرهنگ چینی سلسلهی باشکوهِ سونگ، هنگام سقوط این سلسله بهدست فاتح مغولی، کوبلای خان، در اواخر قرن سیزدهم میلادی تقویت شد. در آن دوره، چینیانِ پناهنده به ژاپن مردمانی بافرهنگ و فرزانه بودند و حکومت نظامیِ ژاپن بهگرمی پذیرای آنها شد.
شگفت آنکه خلاصی ژاپن از یورشِ مغولان، بذر زوال حکومت نظامی را کاشت. بنا بر رسوم و سننِ فئودالی، پاداشِ دلیری و ظفرمندی در نبرد، اعطای اراضی بود. دلاورانِ ژاپنی برای دفاع از سرزمینِ خود در برابر هجوم لشگریان کوبلای خان، رشادتهای بسیار کردند، اما راهی نبود که مطابق با رسومِ آن روزگار به همهی آنها پاداشی درخور اعطا شود.
تصاحب منابع طبیعی و خشم ناگزیر برخی طوایف جنگجو سبب ناپایداری حکومت شد. بهتدریج جنگهای داخلی پدیدار شدند و حتی دربارِ امپراتور کوشید اقتدار پیشینِ خود را از حاکمان نظامی باز پس گیرد. هنگامیکه غبارِ آشوب در ۱۳۳۰ میلادی موقتاً فرونشست، گروه جدیدی از جنگجویان برای برساختن یک حکومت نظامی نوین، نفوذ و نیروی کافی یافتند.
برخلاف حکومت پیشین، این شوگونهای تازهی کیوتو را که شهر کهن امپراتوران بود، به عنوان پایتخت برگزیدند و کوشیدند فرهنگ والا و نوین مستقر را در هماهنگیِ بیشتر با فرهنگِ کلاسیک بودایی ژاپنی گسترش دهند.
نخستین شوگونِ کیوتو، آشیکاگا تاکائوجی بود. هنگامی که رقابت نظامی و سیاسی میان شوگون جدید و برادر کوچکترش آشیکاگا تادایوشی ادامه یافت، این دو در توسعه و بازسازیِ فرهنگیِ قلمروشان هماهنگیِ مضاعفی را نمایان کردند. هر دو جنگجو مریدِ موسو سوسکی شدند که از ارجمندترین اساتید ژاپنیِ روزگار بود. تحت تأثیر آموزههای موسو، روابطِ اقتصادی و فرهنگی با چین فزونی گرفت، اصول دیرپای بودیسمِ کهنِ ژاپنی با بودیسم چینی و سایر ادیان مطابقت بیشتری یافت و مکاتب تازهای در ادبیات و هنر شکوفا شدند. بنابراین، روندِ تکاملِ تمدن ژاپنی در دورهای آشوبناک از تاریخ سیاسیاش تقویت شد. استاد موسو تنها آموزگار شوگون نبود، او امپراتور را نیز تعلیم میداد، کسی که عاقبت لقب افتخاریِ کوکوشی (آموزگارِ ملی) را به موسو اعطا کرد. آوازهی موسو کوکوشی فزونی یافت، تا آنجا که او از امپراتوران پیدرپی القاب ستایشگر دریافت کرد (هفت امپراتور به قصد ستایش او را کوکوشی نامیدند). موسو از کودکی در مکتب بودایی هراسانگیز شینگون رشد کرد و در بزرگسالی تحت نظر اساتید چینی قرار گرفت. نخستین آموزگارِ او آیشان آینینگ سفیر سلسهی چینی یوان بوده است؛ او آموزگار سسون، یکی از ارجمندترین نقاشان تاریخ ژاپن نیز بوده است. استادِ ژاپنی اصلیِ موسو، کوهو، ولیعهدِ امپراتور بود که حیات مادی و دنیوی را برنتابید و برای آموزش به نزد ووسوئه سویوآن، دیگر استاد چینیِ مهاجر رفت. موسو به استادی سترگ مبدل شد و بیش از پنجاه شاگردِ روشنشده و آگاه را تربیت کرد؛ عددی نامعمول!
آموزههای موسو مبتنی بر سونگ چین لویِ بزرگ بود؛ مجموعهی سترگ چینی که گزیدهای از احکام بودایی بود و آموزهها و پیام مکاتب مختلف را با هم میآمیخت. با وجودی که این متن مشروح همچنان موجود است، شوربختانه دیگر در مکاتب ژاپنی مطالعه نمیشود و این متعاقباً موجبِ بیگانگیِ رهروان با بودیسمِ راستین متعارف و گرفتار آمدنشان در مکاتب و فرقههای گوناگون میشود. امروزه، بیشترِ آنچه بهعنوان آموزشهای ملی موسو شناخته میشود در موچو موندو، یا گفتوگوهای رؤیایی گرد آمده که مجموعهای از دستنوشتههای موسو در پاسخ به پرسشهای آشیکاگا تادایوشی دربارهی بودیسم و ذن است. این آموزهها با شیوهای آسان و غیر فنی نگاشته شدهاند. گفتوگوهای رؤیایی باورهای نادرست و مغشوش را با وضوحی بیمانند واکاوی میکند و بینشی بنیادی و روانشناختی را جایگزینِ اسرارِ مرسوم مینماید. تمرینهای این مجموعه طراحی شدهاند تا فرد را به ژرفای تجربیاتِ خویش رهنمون سازند.
توماس کلییری میگوید: «این کتاب نخستین ترجمهی انگلیسی از نوشتههای آموزگار ملی موسوست. گرچه فهمِ زبان و اسلوب متن اصلی برای آنها که با زبان و فرهنگ ژاپنی آشنایند سهل به نظر میآید، اما برخی موارد ذکرشده در کتاب کاملاً بومیاند. بهعلاوه موسو گاهی تا حدی با اطناب سخن میراند؛ این درازگویی ملالتبار بدان سبب است که از اثراتِ سخنان کنایهآمیز بر رهبر نظامی حکومت فئودالی کاسته شود. از این رو، برخی مباحث به موضوعاتی میپردازند که دیگر به کار نمیآیند یا برگرفته از آن جهانبینیاند که امروزه در ژاپن یافت نمیشود و در غرب نیز هرگز وجود نداشته است.»
با این حال، عمدهی مشکلات روحانی و روانشناختی که در متن مطرح و سپس مرتفع شدهاند، در میان مردم همهی فرهنگها و ادوار تاریخی رایج است که میکوشند بر خویشتنِ خویش غالب شوند و بر ذهنشان فائق آیند. با مشاهدهی آن پریشانی که بودیسمِ مدرن بهویژه در غرب بدان مبتلاست، تعالیم گیرا و نافذ موسو برای بازشناسیِ کاربردهای مؤثر شگردهای معنوی بودیسم، کارآمد و حتی حیاتی به نظر میرسد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک