جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
36,926
چطور شد که این کتاب نوشته
یادداشت نویسنده ها
فصل اول برادرها و خواهرها - گذشته و حال
فصل دوم نه تا وقتی که احساسات بد از وجود ما بیرون بیایند
فصل سوم خطرات مقایسه کردن ها
فصل چهارم برابر کم است
فصل پنجم خواهر و برادرها در نقشهای خود
فصل ششم وقتی بچه ها دعوا میکنند
فصل هفتم آرامش برقرار کردن با گذشته
ختم مقال
یکی از خانم ها سرش را تکان داد و گفت این همیشه هم به آن شکل کار نمی کند. بعضی از بچه ها به این اندازه جنگ و دعوایی نیستند. آنها تسلیم می شوند. من میدانم که خودم شدم مادر من به طرق خیلی مختلف به من می گفت که خواهرم دوروتی چقدر عالی بود و من در مقایسه با او چقدر کمبود داشتم. بهترین کاری که کردم این بود که هزار مایل از هر دوی آنها دور شدم از مادرم و خواهرم من هنوز هم از تعطیلات متنفرم چون مادرم هنوز هم میتواند پیش من بیاید.
او به محض اینکه به من میرسد شروع میکند موهایت قدری از فرم افتاده است. عزیزم. شاید بهتر باشد آنها را مثل دوروتی بزنی.... وضع جنیفر و آلن در مدرسه چطور است؟ بچه های دوروتی همه در کلاس شاگردان ممتاز درس میخوانند. دوروتی تازه یک کار خوب با حقوق خیلی بالا برای خودش پیدا کرده است. آن خواهر تو واقعاً آدم بلند پروازی است و این هفته ها برای من طول میکشد تا حالم از آن ملاقات بهبود پیدا کند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک