1
106,650
دیباچه
فارسی شکر است
رجل سیاسی
فهرست
دوستی خاله خرسه
درد دل ملاقربانعلی
بیله دیگ بیله چغندر
ويلان الدوله
مجموعة كلمات عوامانه فارسی
پس از سی و سه سال
جمالزاده و یکی بود و یکی نبود
ماجرای جالب خیابان جمالزاده
نگاهی به یکی بود و یکی نبود
زندگی نامه سید محمد علی جمالزاده
فهرست اهم مقالات جمالزاده
اسناد و نامه ها
را بگیر و ببر به صاحبش برسان و بگو فلانی گفت دم یک نفر وطن پرست را با این چیزها نمی شود بست! هاشمی زبان بسته تا آمد بگوید چی و چه که صدای زنده باد شیخ جعفر»، «پاینده باد غیرت ملی بلند شد و مردم همان طور که دور کوری را که حضرت عباس شفا داده میگیرند دور ما را گرفتند و وقتی ما به خود آمدیم که دیدیم از مجلس مبلغی دور افتاده ایم و کم کم به کلی تنها مانده ایم. سرم هم درد گرفته بود. خواستم چپقی بکشم دیدم در بین گیرودار همانهایی که صدای زنده بادشان هنوز در گوشم بود به عنوان تبرک چپق و کیسه توتون و بعضی خرت و پرت دیگری را که در جیب داشتم زده اند و از همه بیشتر دلم برای یک دو سه دو هزاری سوخت که از سوراخ کیسه خاقان السلطنه در گوشه های جیبم انداخته... افتاده بود و میخواستم به خرج نان و آبی بزنم ولی ناگهان صدای آشنایی در پهلوی گوشم بلند شد و بدنم را لرزاند نگاه کردم دیدم یارویی است که از جانب خاقان السلطنه پول آورده بود خواستم چند تا فحش به خرجش بدهم و حمیت وطن پرستی خود را حالیش کنم دیدم جمعیتی که در بین نیست و حرارت بی فایده و یا به زبان سیاست چیها وجاهت ملی بیجا خواهد بود و اصلاً یارو هم فرصت نداد و باز قاطر بی چشم و روی تملق و چاپلوسی را با آسیای تعارف بست و ورد دیروز را از سر گرفت. تعارف که تمام شد بدون آن که نفسی تازه کند مبلغی سلام و دعا از خاقان السلطنه به ما رساند و گفت امروز پای نطق شما بودم قیامت کردید البته صلاح کار را شما خودتان این طور دیده بودید که این جور حرف بزنید هر چه آن خسرو کند شیرین بود!
زادۀ بیست و سومین روز دی ماه ۱۲۷۰ شمسی در اصفهان. جمالزاده هم در نویسندگی دستی بر آتش داشت و هم در ترجمه. بسیاری از منتقدان ادبی به اتفاق، آثار جمالزاده را، شروع سبک واقعگرایی در ادبیات فارسی میدانند و او را البته پدر داستان کوتاهنویسی در ایران نیز به حساب میآورند.
در خانوادهای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد و فرزند سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود که در اصفهان زندگی میکرد اما برای وعظ به شهرهای گوناگون دیگر هم میرفت. سال ۱۳۲۱ هجری قمری، محمدعلی به همراه خانوادهاش به تهران مهاجرت کرد و تقریباً دوازده ساله بود که پدر، وی را برای ادامۀ تحصیل به بیروت فرستاد.
به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی در همان زمان اقامت تحصیلی جمالزاده در بیروت اتفاق افتاد. در آن زمان، تمامی آزادیخواهان با مشکلاتی مواجه شدند و سید جمالالدین واعظ اصفهانی که قصد داشت جان به در برد، در همدان دستگیر شد و از آنجا به بروجرد منتقل و حاکم بروجرد، حکم داد تا او را اعدام کنند!
جمالزاده را به همراه صادق هدایت و بزرگ علوی از ستونهای اصلی ادبیات داستانی معاصر در ایران میدانند. شاید بتوان گفت داستان کوتاهِ فارسی شکر است، که نخستینبار در مجموعه داستان یکی بود یکی نبود به چاپ رسید، نخستین داستان کوتاه در زبان فارسی است که به تعریف آنچه در غرب به آن داستان کوتاه اطلاق میشود نزدیک میشود.
مجموعه داستان کوتاه یکی بود یکی نبود، که در سال ۱۳۰۰ و در کشور آلمان منتشر شد، نخستین مجموعه داستانی است که یک ایرانی نگارندۀ آن است و از این حیث نام جمالزاده، در تاریخ ادبیات ایران حائز اهمیت است.
یکی بود یکی نبود، عمو جمال، گنج شایگان، کهنه و نو، سر و ته یک کرباس، آسمان و ریسمان و قنبرعلی عناوین تعدادی از آثار اوست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک