1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب رنج و سرمستی نشر نگاه

معرفی کتاب رنج و سرمستی نشر نگاه

3.7 (2)
کتاب رنج و سرمستی (2جلدی)، اثر ایروینگ استون ، با ترجمه امیرفرجی کیان ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1399 توسط انتشارات نگاه ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 975,000 26%

721,500

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر
رنج و سرمستی نشر نگاه

مشخصات محصول

نویسنده: ایروینگ استون
ویرایش: -
مترجم: امیرفرجی کیان
تعداد صفحات: 1152
انتشارات: نگاه
وزن: 1228
شابک: 9786222670986
تیراژ: -
سال انتشار: 1399
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

«رنج و سرمستی» عنوان کتابی است به قلم ایروینگ استون پیرامون یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان جهان هنر یعنی میکل‌آنژ. این کتاب زندگینامه‌ی تاریخی و هنری هنرمند و متفکری است که در عصر خود (تولد ۱۴۷۵-درگذشت ۱۵۶۴ میلادی) بزرگ‌ترین هنرمند زنده شمرده می‌شد و درعین‌حال به چهار هنر آراسته بود: مجسمه‌سازی، نقاشی، معماری و شعر و شاعری. او از زمانه‌ی خودش (اوج رنسانس) یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ هنر شناخته شده است. بعضی آثار او از جمله مجسمه‌ی داوود، موسی، سوگ مریم بر پیکر عیسی (پایتا)، بازآرایی سقف نمازخانه‌ی سیستین (در واتیکان) و نمونه‌هایی از آثار معماری او و روز داوری احتمالاً برجسته‌ترین آثار موجود اویند و در قیاس با آثار هنرمندان دیگر هم تا روزگار ما و آینده‌ی تخمین‌ناپذیر، موجودیت و اثرگذاری دارند. با آنکه شعرهایش شیوه‌ی شیوا و معناگرایی خوشی دارند، او خود را در درجه‌ی اول مجسمه‌ساز می‌دانست.

در زمان حیات او، دو زندگینامه‌ی دگرنوشت از زندگی‌اش نوشته شده ‌است. در اعصار بعد، زندگینامه‌های مفصل و بلند و کوتاه درباره‌ی زندگی هنری و هنر زندگی او نوشته‌اند. همچنین کتاب‌شناسی‌های پرمدخلی درباره‌ی او و آثارش منتشر شده‌اند که آثار او و آثار دیگران درباره‌ی او را در بر دارند.

کتاب حاضر که برای اولین‌بار در سال ۱۹۶۱ میلادی به قلم ایروینگ استون نوشته شد و انتشار یافت، جزء آثار پرفروش جهانی است. نام کامل این هنرمند میکل‌آنژ بوئوناروتی است که در ۶ مارس ۱۴۷۵ میلادی در خانواده‌ای که عمدتاً بانکدار میان‌مایه بوده‌اند، در شهرک کاپرس به دنیا آمد. سپس پدرش که چندی شغل دولتی داشت، با خانواده‌اش به شهر بزرگ و در واقع دولت‌شهر فلورانس کوچ کرد. در این شهر میکل‌‌آنژ اندکی دیر یعنی در سیزده سالگی به درس خواندن پرداخت. درس‌خواندن او در ابتدا آموزش نقاشی بود و قرار بود دوره‌ای سه‌ساله طی کند، اما یک سال بیشتر به شاگردی خود ادامه نداد، زیرا بر آن بود آنچه را باید از نقاشی بیاموزد، آموخته است.

فلورانس در آن ایام (بعد از ۱۴۹۱ میلادی) مرکز هنرآموزی و هنرآفرینی بود. بهترین نقاشان و مجسمه‌سازان اروپا از این کلانشهر برمی‌خاستند و بین هنرمندان رقابت سازنده‌ای برقرار بود؛ ولی در سال ۱۴۹۴ میلادی مدیچی‌ها از مرکز قدرت در این شهر به کنار رانده شدند و صاحبان استعدادهای درخشان، از جمله لئوناردو داوینچی و استاد پیشین میکل‌آنژ، از دسته‌ی هنرمندانی بودند که در جست‌وجوی فضایی مساعدتر و هنرپرورتر این شهر را ترک کردند و به شهرهای دیگر ایتالیا یا فرانسه روی آوردند. میکل‌آنژ اندکی پیش از آنکه بحران سیاسی به اوج خود برسد، فلورانس را به مقصد بولونیا ترک کرده بود و در آنجا کارهای مهم یا کم‌اهمیتی را که هنرمندان و استادان به پایان نرسانده بودند، به پایان می‌رساند؛ همچنین مقبره‌ی قدیس دومینیک را. مدتی نگذشت که به رم رفت و در آنجا نخستین کار بزرگ خود را پدید آورد، یعنی مجسمه‌ی باکوس را. این اثر از نخستین موفقیت‌های هنری میکل‌آنژ بود و برکشیده از صحنه‌های داستانی سوگواری بر شهادت حضرت مسیح بود. سپس به یکی یا شاید برجسته‌ترین شاهکارش روی آورد، مجسمه‌ی حضرت داوود که آن را برای کلیسای جامع فلورانس ساخت. ارتفاع این کار عظیم ۴۳۴ سانتیمتر است و تراشیدن آن از تخته‌سنگ مرمری نیمه‌کاره رها شده، از ۱۵۰۱ تا ۱۵۰۴ میلادی به طول انجامید و مانند همه‌ی کارهای بزرگ میکل‌آنژ با شور و جد و جذبه تراشیده شده بود. صیقلی انسانی خورده بود. چندان چشم‌نواز بود که گویی جان دارد. مرمری یک‌تخته که مرمری مخملی یا مخملی مرمری بود. معروف است که این هنرمند عارف که حکمت نوافلاطونی را در جوانی نزد استاد خوانده بود، گفته بود تا تخته‌سنگ مرمر را دیدم،‌ مشاهده کردم داوود در مرمر اسیر است و چندان تیشه زدم تا رهایش کردم. اضافات را با چندان ضربه‌های عاشقانه و حکیمانه و مجذوبانه به افاضات بدل کرده بود. سرانجام داوود از خواب سنگی و سنگین چندهزارساله برخاسته بود. آناتومی یا اندام‌شناسی‌اش، فقط یک نظیره دارد آن هم اثر دیگری از میکل‌آنژ به نام پایتا. چین و واچین‌هایی که او به سنگ می‌دهد، گویی اتفاقی به پارچه داده شده است. (معروف است که میکل‌آنژ سنگ‌ها، به‌ویژه سنگ‌های مرمر آثارش را زنده می‌د‌انسته است.

گوشه ای از کتاب

مرمر از کلمه‌ای یونانی به معنای سنگ درخشان گرفته شده.

وقتی میکل‌آنژ این سنگ را روی میز چوبی می‌خواباند، در نور خورشید صبحگاهان بسیار می‌درخشید؛ مانند درخششی که با نفوذ نور از مسیر باریک و بازتاب آن روی سطح کریستال‌های لایه‌های زیرین می‌درخشند. ماه‌ها بود که با تکه سنگ خود می‌زیست؛ آن را از همه‌ی زوایا در نور خورشید بررسی می‌کرد؛ در دمای گرم و سرد آن را می‌آزمود. کم‌کم با ذات سنگ آشنا می‌شد؛ نه با برش دادن آن با چکش و اسکنه بلکه با نیروی ادراک و حال معتقد بود هر لایه و هر ذره‌ی بلورین آن را می‌شناسد و می‌تواند با نفوذ در مرمر، آن را به هر شکلی که می‌خواهد بیافریند. برتولدو گفته بود که باید پیش از تراشیدن سنگ، شکل‌ها را از دل آن بیرون کشید. هر قطعه سنگ مرمر شامل شکل‌های بی‌شماری است و اگر این‌گونه نبود، همه‌ی پیکرتراشان عین یکدیگر و یکسان پیکرتراشی می‌کردند.

چکّش و اسکنه‌اش را برداشت و به نرمی نسیم شروع به تراشیدن مرمر با ضربه‌هایی جان‌بخش کرد. راهش تنها یکی بود: رفتن!

اسکنه به‌نرمی و ظرافت یک انگشت بر تن سنگ مرمر به حرکت درآمد تا سرشت سنگ را جلوه‌گر سازد؛ اسکنه دندانه‌دار، دستی ظریف بود که ناهمواری‌های ناخواسته و بازمانده از قلم نوک‌تیز را صاف می‌کرد؛ اسکنه صاف، که مانند یک مشت بود، بر شیارهای اسکنه دندانه‌دار کوبیده می‌شد. میکل‌آنژ درباره‌ی این سنگ مرمر درست فکر کرده بود. سنگی بود که هر ضربه‌ی حساس را حس می‌کرد و با پیشرفت کار، نقش دلخواه را از پس لایه‌های متوالی نمایان می‌ساخت.

مرمر در تاریکی زوایای کشف‌نشده ذهن او را روشن می‌کرد و او را به سمت رویش مفاهیم جدید راهنمایی می‌کرد. او از روی مدل‌های سفالی یا نقاشی‌های خودش کار نمی‌کرد؛ همه‌ی آن‌ها را کنار گذاشته بود و مطابق تصورات ذهنی‌اش حجاری می‌کرد. چشم‌ها و دست‌هایش هر خط، انحنا و حجم را می‌شناخت و می‌دانست در چه عمقی از قلب سنگ، کمترین برجستگی را بسازد؛ چراکه تنها یک چهارم پیکره نمایان خواهد شد.

نویسنده

ایروینگ استون

ایروینگ استون

زاده‌ی چهاردهمین روز ژوئیه‌ی ۱۹۰۳، در سان‌فرانسیسکوی کالیفرنیا. ویژگی بارز این چهره‌ی ادبی، خلق رمان‌هایی به سبک زندگینامه و بر اساس زندگی چهره‌های نام‌دار تاریخی (فروید، ون گوگ، ابراهام لینکلن و…) است. در میان آثار او، کتاب شور زندگی (منتشرشده به سال ۱۹۳۴) که زندگی ونسان ون گوگ را در برمی‌گیرد، بسیار معروف است.

اروینگ تننباوم هفت ساله بود که والدینش از هم جدا شدند. مادرش بعدها مجدداً ازدواج کرد و او فامیلی ناپدری‌اش «استون» را برای خود برگزید. استون همواره از مادرش در مقام شخصیتی یاد می‌کرد که بذر اشتیاق به مطالعه را در وجود او کاشت. این نویسنده بعدها به این نتیجه رسید که تحصیلات، تنها راه موفقیت در زندگی است.

در سال ۱۹۲۳، استون مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی دریافت کرد. پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد بود که در سمت دستیار آموزش در رشته‌ی زبان انگلیسی در همین دانشگاه مشغول به کار شد. استون با نخستین همسرش لونا مُسک که دانشجوی همین دانشگاه بود آشنا شد. این زوج جوان با پولی که ارنست مسک، پدرِ‌ لونا فراهم آورد بود، راهی پاریس شدند.

ایروینگ و لونا استون در دهه‌ی ۱۹۳۰ از اروپا به ایالات متحده بازگشتند و این زمانی بود که ایروینگ به مدت شش ماه و به شکل متمرکز پیرامون زندگی ون گوگ تحقیق کرد. در سال ۱۹۳۰، استون نامه‌ای از دکتر فلیکس ری دریافت کرد. دکتر ری، پزشک معالج ون گوگ در هنگامی بود که او گوش خود را در دسامبر ۱۸۸۸ بریده بود! به‌زودی میان دکتر ری و استون دوستی عمیقی برقرار شد. دکتر ری تأیید کرد که کل گوش ون گوگ کنده شده بود، نه فقط لاله‌ی گوش او. بر طبق گزارش تایمز، کتاب «شور زندگی»، پیش ار انتشار در سال ۱۹۳۴، هفده‌بار از سوی ناشران گوناگون رد شد.

پس از جدایی از لونا، استون با منشی خود، جین فاکتور ازدواج کرد. ازدواجی که تا زمان مرگِ این نویسنده در سال ۱۹۸۹ و در لس‌آنجلس پایدار بود. جین در سال ۲۰۰۴ و در ۹۳ سالگی درگذشت. در طول سال‌های زندگی مشترک، جین بسیاری از آثار استون را ویرایش می‌کرد. از آنجا که ژانر آثار خلق‌شده‌ی استون زندگینامه بود، او در مرحله‌ی پیش از نگارش آن‌ها، مدت زیادی را صرف تحقیقات برای نوشتن آن‌ها می‌کرد. برای مثال، او سال‌های زیادی در ایتالیا زندگی کرد تا به مطالعه و تحقیق پیرامون زندگی میکل آنجلو بپردازد و این با هدف خلق کتابی به نام «درد و رنج» بود و در همین دوران بود که دولت ایتالیا به دلیل کاوش در زمینه‌ی دستاوردهای فرهنگی برجسته‌ی تاریخ این کشور، به شکل ویژه‌ای از ایروینگ استون تقدیر کرد.

مترجم

امیرفرجی کیان

در حال حاضر مطلبی درباره امیرفرجی کیان مترجم کتاب رنج و سرمستی نشر نگاه در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

امیرفرجی کیان

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید