جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
39,000
ترجمه کردن شاعری که جمع اضداد است کار ساده ای نیست چرا که گاه می اندیشی این تویی که تناقض به بار آورده ای و بیچاره خواننده سخن از چسلاو میلوش (۲۰۰۴) - ۱۹۱۱) شاعر لهستانی لیتوانی تبار است شاعر نویسنده دیپلمات استاد دانشگاه، مهاجر، پناهنده، شبه متأله و کسی که در پی جنگهای جهانی در فضایی چنان تیره و عصیان زده و پر کشمکش بالید چندان که گویی چاره ای به جز شاعر شدن نداشت آدمی گاه از هجوم تصاویر خفه میشود و راهی به جز تصفیه و تهویه نمیبیند او از مهاجرانی بود که پیش از آنکه از فرهنگ و زبان هدف تأثیر بگیرد بر آن تأثیر گذاشت به ویژه که اصرار عجیبی داشت به زبان مادری بنویسد. این میان مترجم نیز در کشاکش همپنداری با شاعر در پرسه های او جا به جا میشود. ترجمه شعر شاعری که بقول خودش شاهد وقایع بوده و پیش و بیش از آنکه یک کنشگر اجتماعی بوده باشد یک گزارشگر بوده برای مترجمی که باید در مبلمان تخیل خود ایماژها و واژه ها را بنشاند قدری دشوار است.
میلوش در ایران هنوز گمنام است بنابراین برای مطلع آشنایی خوانندگان سعی کردیم از میان انبوه شعرهای او آنانی را که معاصرتر مینماید و مضامین پهناورتری از مسائل بینافردی در خود دارد برای ترجمه انتخاب کنیم او به لحاظ فرمی معرفی از ژانرهای ادبی متنوع از شعر داستان زیست نامه جستار خطابه و تک سرایی و همسرایی و به لحاظ مضمونی جنگی از سطرهای حماسی تا سوگ و شیدایی دست چین کرده است. او که فرم را برای توضیح معنا به خدمت می گیرد،
برهنه بر کرانه ی تمدنی بیدار شدم که بر من مضحک و مبهم می آمد راهروهای طاقدار مدرسه پسا یسوعی آنجا که به مکتب رفتم هر چند چند سطری از لاتین هنوز در من زنده است رودخانه در جنگلی از بلوط و کاج جاری میشود تا کمر در چمن می ایستم و هوای عطر وحشی گلهای زرد را تنفس میکنم بر فراز سرم ابرهای سپید به چشم می آید.
مرا بار خاطر میدیدند درست مثل همیشه در بوم گاه من تلی از ابرهای سفید. کنار رودخانه ویلیا، ۱۹۹۹
ا انجمن عیسی (معروف به پسوعی ها و هم چنین ژزوئیت ها فرقه ای مذهبی وابسته به کلیسای کاتولیک است. اعضای این فرقه را یسوعی، به معنی سربازان مسیح و یاده نظام پاپ می نامند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک