گوهر صبر
گوهر صبر

کتاب گوهر صبر

معرفی کتاب گوهر صبر

(4)
کتاب گوهر صبر (خاطرات گوهرالشریعه دستغیب)، اثر طیبه پازوکی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول توسط انتشارات سوره مهر ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی وزیری، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
موجود
قیمت ایده بوک: 290,000 8%

267,960

290,000 8% 267,960
دسته بندی های مرتبط با این محصول را هم ببینید

کتابهای جنگ تحمیلی، دفاع مقدس و شهدا

محصولات مرتبط

(2)
قیمت قبل
(5)
21%
فروش ویژه
(4)
25%
فروش ویژه
(4)
1%
(2)
1%
(2)
فروش ویژه
(5)
6%
قیمت قبل
(2)
29%
فروش ویژه
(2)
6%
قیمت قبل
(1)
1%

مشخصات محصول

نویسنده: طیبه پازوکی ویرایش: -
مترجم: - تعداد صفحات: 492
انتشارات: سوره مهر وزن: 752
شابک: 9786000328474 تیراژ:
اندازه (قطع) : وزیری سال انتشار -
نوع جلد : شمیز

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

کتاب حاضر، خاطرات خانم گوهرالشریعه دستغیب می باشد.

ایشان نماینده مردم تهران در دوره های اول، دوم و سوم مجلس شورای اسلامی و از فعالان سیاسی بودند.

(سرگذشتنامه زنان فعال سیاسی،ایران)

گوشه ای از کتاب

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

گوشه ای از کتاب

یکدفعه در باز شد. سرم را به سمت در برگرداندم و دیدم دو نفر زیرِ بغل پیرمردی را گرفته اند و کشان کشان او را به اتاق می آورند. توجهی نکردم و دوباره با محسن حرف زدم. جوانی که اخطار داده بود نباید صحبتی رد و بدل شود، صدایم کرد و با لحن معنی دار و تمسخرآمیزی گفت: «خانم! آقای دکتر! » وقتی برگشتم، دیدم پیرمردی که آورده اند داخل اتاق، خودِ آقای اسدی است. باورم نمی شد. مات و مبهوت، ناخودآگاه گفتم: «اِ! اِ! » جوان به گمان اینکه میخواهم حرف بزنم، پرید سمتم که سیلی بزند زیرِ گوشم؛ اما سریع خودم را کشیدم عقب و نگذاشتم دستش به صورتم بخورد. نمی خواستم با دیدن این صحنه درد دیگری به دردهای این مرد اضافه شود. خودم را جمع وجور کردم و با مظلومیت گفتم: «آقا، من که چیزی نگفتم! مگر حرفی زدم؟! »

جوان چشم غره ای رفت و بلافاصله آقای اسدی را نیاورده؛ بردند، بدون اینکه حتی یک کلمه بین ما رد و بدل شود. این برای او و ما از هر شکنج های بدتر بود. دخترم زهرا، فقط توانست موقعی که او را می بردند، بگوید: «بابا! بابا! مشهدی رضا آمده! » مشهدی رضا موقع دستگیری آقای اسدی نبود. او رفته بود بَوانات که به زن و بچه اش سر بزند. زهرا میخواست به پدرش دلگرمی بدهد که ما تنها نیستیم، نگران من نباش. چند لحظه گیج و منگ بودم. باورم نمیشد آنقدر پیر و شکسته شده باشد! مثل هشتاد ساله ها به نظر میرسید! برایم شده بود مثل یک غریبه! موقعی که او را بردند، هفتادونُه کیلو بود؛ اما از شدت شکنجه، شده بود یک پیرمردِ لاغر و خمیده پنجاه کیلویی که فقط مُشتی استخوان از او باقی مانده بود.

پشت جلد

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

پشت جلد

یک دفعه در باز شد. سرم را به سمت در برگرداندم و دیدم دو نفر زیر بغل پیرمردی را گرفته اند و کشان کشان او را به اتاق می آورند. توجهی نکردم و دوباره با محسن حرف زدم. جوانی که اخطار داده بود نباید صحبتی رد و بدل شود، صدایم کرد ... وقتی برگشتم، دیدم پیرمردی که آورده اند داخل اتاق خود آقای اسدی است باورم نمی شد آن قدر پیر و شکسته شده باشد مثل هشتاد سالها به نظر می رسید، از شدت شکنجه شده بود یک پیرمرد لاغرو خميده پنجاه کیلویی که فقط مشتی استخوان از او باقی مانده بود.

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

طیبه پازوکی

طیبه پازوکی

در حال حاضر مطلبی درباره طیبه پازوکی نویسنده گوهر صبر در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.


دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید