بنر بالای صفحه

کتاب استاد معین محترم است

استاد معین محترم است مجموعه مترونوشت ها تاکسی نوشت ها کافه نوشت ها

3.2 (2)
کتاب استاد معین محترم است (مجموعه:مترو نوشت ها،تاکسی نوشت ها،کافه نوشت ها)، اثر بهناز جلالی پور ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1400 توسط انتشارات روزنه ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 170,000 15%

144,500

محصولات بیشتر
استاد معین محترم است

مشخصات محصول

نویسنده: بهناز جلالی پور
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 206
انتشارات: روزنه
وزن: 205
شابک: 9786222341251
تیراژ: -
اندازه(قطع): رقعی
سال انتشار: 1400
تصویرگر: -
نوع جلد: شومیز

چکیده

کتاب «استاد معین محترم است»، مجموعه‌ای است از مترونوشت‌ها، تاکسی‌نوشت‌ها و کافه‌نوشت‌ها به قلم «بهناز جلالی‌پور»، است. کتاب پیش‌رو، مجموعه‌ای از روایات کوتاه و مستند را در خود جای داده که نویسنده با حضور در وسایل حمل‌ونقل عمومی و همراهی کوتاه با مردمی از اهالی این کشور، که به‌دلیل جنسیت نویسنده عموما زنان هستند، و آنچه که میان آن‌ها ردوبدل می‌شود و گفت‌وگوهایی که به نظاره می‌نشیند، نگارش کرده است. این روایات، چهره‌ای از جامعه ما را به تماشا می‌گذارند و هرچند براساس همراهی با زنان شکل گرفته‌اند اما در آن‌ها می‌توان ردپای مردان را نیز به نظاره نشست و تنها به حکایاتی زنانه که قصد پرداختن به زنان با باورهای رایج موجود درباره‌ آن‌ها را دارند، محدود نمی‌شود.

گوشه ای از کتاب

حتى دم ظهر هم می‌تواند برای من صبح کله سحر به حساب بیاید. چشم‌هایم هنوز گیج خواب است، انگار ساعت ۵ صبح است. فقط خوبی مترو در این ساعت‌ها این است که حسابی خلوت است و جا برای نشستن پیدا می شود. ساعت ۱۱ صبح است و همه کارمندها رفته‌اند. قطار هم تازه رفته، صدای هوهو چی‌چی‌اش می‌آید که در تونل پیش می‌رود. دو تا چراغ قرمز پشتش هم معلوم است. همیشه در این مواقع حساب می‌کنم که پله‌ها را با چه سرعتی می‌آمدم، الان داخل قطار بودم؟ هیچ‌وقت هم حساب و کتاب‌ها نتیجه نمی‌دهد و همین وقت‌ها و به صدای هوهو چی‌چی آخرش می‌رسم.

قبل از من دو نفر روی صندلی‌های ایستگاه در انتظار نشسته‌اند. یکی‌شان ۱۷ – ۱۶ ساله است و آن یکی حدود ۳۲ – ۳۵، حالا کمی بالاتر یا حتی پایین‌تر. آن‌قدر شبیه هستند که معلوم شود خواهرند. فقط خواهر بزرگتر غیر از آنکه خوش بر و روتر است، خوش خلق هم هست و دائم لبخند می‌زند. همه لباس‌هایش را جور خاصی همخوان کرده. خیلی حس خنکی به آدم می‌دهد این همه رنگ. با این رنگارنگی، او می‌شود پریوش. خواهر کوچک‌تر بینی‌اش را چسب زده. ریزگی‌اش برای من شبیه پریناز است. طفلی پریناز، دکتر بدجوری تیغ و چاقو را به کار برده. انگار حرص دنیا را سر دماغ این طفلی خالی کرده است. پایین ببینی‌اش را تا توانسته بالا برده، جوری که هر دو سوراخ بینی‌اش توی چشم می‌زند، آن هم ناجور. روی بینی‌اش را هم حسابی گود کرده. فقط یک نخود برایش گذاشته است. دختری از جلویمان رد می‌شود که او هم بینی‌اش چسب‌کاری است. پریناز، می‌زند به پهلوی پریوش: «بد عملش کرده؟ زیر چشم‌هاش چقدر کبوده.»

من لبخند می‌زنم، البته بیشتر برای دوستی: «در عوض برای تو اصلاً هیچ اثری نمونده، دو روز دیگه چسب‌ها را هم می‌تونی برداری.»

پریوش خنده‌اش می‌گیرد، آن هم یک‌جور سرخوشانه‌ای: «این هنوز عمل نکرده، برای امتحان چسب زده ببینه چطوری میشه. تازه داریم میریم دکتر وقت بگیریم.»

پریناز می‌زند به پهلوی خواهر بزرگ‌تر: «مامان، این عالیه، اصلاً معلوم نیست عمل کرده.»

او با دست دختر دیگری را نشان می‌دهد که واقعاً بینی خوش‌فرمی دارد. هاج و واجم. مادر و دختر؟ عمل هم نکرده؟ «جدی شما مادر و دخترید؟ به خواهر بیشتر شبیه هستیدها.»

پریوش اصلاً تلاش نمی‌کند ذوق کند، انگار خیلی به این حرف عادت دارد و هزار بار شنیده است، برای همین به یک لبخند ساده قناعت می‌کند. در عوض رد دست دخترش را می‌گیرد ببیند واقعاً بینی خوبی است یا نه. واکنشی هم نشان نمی‌دهد. چون چشمانش را زود جابه‌جا می‌کند و جایی دیگر بازی‌اش می‌گیرد.

قطار می‌آید و همگی می‌رویم داخل و می‌نشینیم روبه‌روی هم.

دست‌فروش‌ها هم ایستگاه به ایستگاه داخل قطار می‌شوند. مسافران جدید هم می‌آیند.

بالا و پایین این بینی چیزی ندارد. یعنی بعید است دکتر به این بینی دست بزند. مگر چیزی به آن اضافه کند. کمی سرش را پایین بیاورد یا آن قوس را پر کند. خودش میان مسافرها همه هوش و حواسش به کسانی است که بینی عمل کرده‌اند. نوک بینی یکی را می‌پسندد و قد آن یکی را و از پره‌های دیگری ایراد می‌گیرد. دائم نگران است نکند بینی‌اش مثل این شود یا آن. همه را هم بلند بلند می‌گوید. مادرش، که تا چند دقیقه پیش به نظر خواهرش می‌آمد، هم سرش را به رفت‌وآمدها گرم کرده است. هر دست‌فروشی می‌آید، خوب و بادقت به تبلیغاتش گوش می‌دهد؛ حتی گاهی قیمت هم می‌پرسد.

پریناز بی‌خودی نگران است. حتماً دکتر به این بینی دست نمی‌زند: «بینی‌ات خیلی خوبه، دکتر چی را باید عمل کنه؟»

خودش اصلاً محل نمی‌گذارد. پریوش هم با من هم‌نظر است. اما چاره‌ای برایش نمانده، می‌بردش دکتر، بلکه او بگوید این بینی عمل نمی‌خواهد. البته این را خودش می‌گوید که از دستش ذله شده از بس همه فکر و ذکرش عمل است.

دست‌فروشی آمده با دستمال‌های رنگی‌رنگی آشپزخانه. جنسش نانو است. خودش می‌گوید معجزه می‌کند. همان موقع هم دختری با چسبی بر روی بینی می‌آید. هر دو هم کوپه بغل هستند. پریوش خم شده که خوب‌تر دستمال‌های نانوی معجزه‌گر را ببیند، دختر هم در تلاش که از بالا و پایین سر مادر بینی تازه‌وارد را دید بزند و حتی پیشنهاد می‌کند شماره دکترش را بگیرد و سری به آن هم بزند. بینی دختر واقعاً خوب عمل شده، البته چشم‌های درشت خودش هم زیبا بوده و گونه‌هایش هم برجسته است.

پرینار: «مامان، مامان، ببین چه خوب عمل کرده، ببین.»

پریوش: «دستمال‌هاش خیلی خوبه‌ها، بخرم؟ هان؟ گفت چند؟»

پریناز هنوز سر و گردن می‌کشد و مادرش هم. «مامان این‌قدر تکون نخور.»

پریوش: «می‌خوام ببینم چی می‌فروشه خب.»

پریناز هم عصبانی شده و هم متعجب است: «دماغ من مهم‌تره یا دستمال آشپزخونه!!! پس‌فردا خراب بشه، کی جواب می‌ده؟ چی کار کنیم؟»

ایستگاه شهدا- تیر ماه ۱۳۹۲

نویسنده

بهناز جلالی پور

بهناز جلالی پور

در حال حاضر مطلبی درباره بهناز جلالی پور نویسنده استاد معین محترم است در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

CAPTCHA

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید