کتاب بیلی نشر آوای چکامه قاصدک صبا را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
کتاب بیلی نشر آوای چکامه قاصدک صبا
معرفی کتاب بیلی نشر آوای چکامه قاصدک صبا
4.3 (2)
کتاب
بیلی،
اثر
آنا گاوالدا
،
با ترجمه
مهسا دوستدار
،
در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول
در سال 1400
توسط انتشارات
آوای چکامه
-
قاصدک صبا
،
به چاپ رسیده است.
این محصول
در قطع و اندازهی رقعی،
در سایت ایده بوک قرار دارد.
اثری است از آناگاوالدا به ترجمه مهسا دوستدار و چاپ انتشارات آوای چکامه، قاصدک صبا. داستانی با شخصیت های نزدیک به مردم عادی و انسان هایی که از دنیای واقعی سربرآورده اند. سرآغاز ماجرا، جایی است در انتهای یک شکاف عمیق، دره ای که بیلی و فرانک را به دام انداخته و هیچ معلوم نیست که قرار است چگونه از آن نجات پیدا کنند، و در این جاست که بیلی آغاز می کند به شرح زندگی شان این که چگونه آشنا شدند و تاکنون چگونه زیسته اند.
گوشه ای از کتاب
به این جا باز خواهیم گشت… قول می دهم که باز می گردیم… سرت را بالا بگیر پردیکان! قول می دهم روزی به این جا باز می گردیم… و می مانیم… برای همیشه در آن زندگی می کنیم… به تو قول می دهم که یک روز صبح از روی این پل رد می شوی تا به جایی مثل فوج قی (نانوایی محله مان) بروی و آن روز آن قدر سرگرم گوشی همراه پیشرفته ات هستی که حتی به اطرافت نگاه هم نمی کنی… شاید هم نگاه کنی اما به اندازه امروز از دیدنش خوشحال نخواهی شد چون در آن روز بسیار ثروتمند هستی… بیا برویم فرانک! من شخصا به تو قول می دهم… من… بیلی تو که خودش را مدیونت می داند… تو به من اعتماد می کنی، مگر نه؟
زاده سال ۱۹۷۰ در بولوین- بیلان کورت در حومه پاریس. والدینش از شهروندان اصیل پاریسی بودند و هنرمند. آنها در هنر دستی نقاشی روی ابریشم، دستی داشتند و زندگی میگذراندند.
خانواده آنا در سال ۱۹۷۴، به بخش اور-ا-لوار در جنوب شرقی پایتخت، محله قبلی راهبان، کوچ میکند و او دوران کودکیاش را با سه خواهر و برادرش، در این محله و در محیطی بدون دغدغه و فضای هنری میگذراند.
وقتی آنا ۱۴ ساله شد، والدینش از هم جدا شدند و او نزد یکی از خالههایش رفت که مادر ۱۳ کودک بود! جابهجایی محل زندگی، محیط و عادتهای او را کاملاً دگرگون کرد و آنا به عضویت یک انجمن کاتولیکی در سنکلود درآمد. در آنجا طرز تفکر بیقیدوبندش به محک آزمایش سختی گذاشته شد، ولی از این رهگذر، فرا گرفت که از سنین کم، خود را با دیگر واقعیتهای زندگی وفق دهد.
آنا گاوالدا سرانجام با یک دامپزشک ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نامهای لوئیز و فلیسیتی شد. در این دوران، گاهی به عنوان آموزگار و گاهی در مرکز اسناد کار کرد و برای گام نهادن در دنیای ادبیات، نخستین کوششهایش را آغاز کرد تا جایی که در ۲۹ سالگی، با مجموعه داستان «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» به موفقیت بزرگی دست یافت.
گاوالدا پس از جدایی از همسرش، کارش را رها و تمام زندگیاش را وقف ادبیات کرد. موفقیت هرگز مغرورش نکرد و با وجود پیشنهادهای اغواکننده، به ناشر کوچکش، لو دیل تانت، وفادار ماند. خودش میگوید: «شهرت و ثروت مرا اغوا نمیکند، آدمی هرچه کمتر داشته باشد، کمتر از دست میدهد. ثروت و شهرت دامی برای کودنهاست. باید در استقلال کامل نوشت و دلمشغول میزان فروش اثر خود نبود.»
میتوان گفت عشق در آثار آنا گاوالدا همچون زندگی، موضوع اساسی است. عشق میتواند خوشبختیآفرین و اسرارآمیز و البته در عین حال دردآور و صدمه زننده باشد.
در حال حاضر مطلبی درباره مهسا دوستدار
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر
خود،
مترجم
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک