جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
264,520
در بین دو اتاق دو قفل داشت که هر یک در یک سمت در بودند. از کلیدش استفاده کرد تا قفل سمت خودش را باز کند، آماده بود که قفل آن طرف را هم باز کند اما وقتی دسته را چرخاند در باز شد.
در چارچوب در اتاق آیلا کوپر ایستاده بود و قلبش به شکل مضحکی تند میزد، فهمید که واقعا نگران بود. وظایف سنگین راهاندازی کسبوکارش را انجام داده بود، در یک جنگ خونین شرکت کرده بود، اعضا و جوارح بدنش را از دست داده بود و جراحیها و درمانهای دردناک را تحمل کرده بود که الان مردد باشد؟ خودش را به خاطر مردد بودنش سرزنش کرد و نفس عمیق کشید.
به خودش گفت: فقط خوابه و به لطف چراغی که با نور کم روشن گذاشته بود دنیل توانست برجستگی بدنش را روی تخت ببیند. بیصدا وارد اتاق شد و به کنار او رفت. خم شد تا او را بهتر ببیند و قلبش به دهانش آمد. به عقب تلوتلو خورد و به میز رسید، اگر میز نبود پخش زمین شده بود.
آیلا کوپر مرده بود؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک