جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
255,300
کتابی که نخستین برگ از آن را ورق زده اید و به اینجا رسیده اید موضوعی مهم را مدنظر قرار داده که تا دیری آدمی را به خود مشغول کرده است: آخر الزمان آدمی همواره سر در جیب فکرت گرفته به این اندیشه مشغول شده که آخر و عاقب من چه میشود این حیات زمینی با همه تزلزل اش آخر به کجا ختم خواهد شد؟ این پرسش اگر نگوییم بزرگ ترین لااقل در زمره عمده ترین پرسشهای بشر بوده است. به همین سبب شاید بد نباشد نگاهی به کلیت آن انداخته شود.
آخر الزمان یعنی چه ؟ شاید باید در مقدمه چنین کتابی همین پرسش را پیش از هر چیزی مطرح کرد به نظرم شاید مکاشفه یوحنا، در همان دو سطر نخست بتواند تصویری ظاهراً روشن از منظور ادبیات دینی از «آخر الزمان» به دست دهد. این سطور چنین شروع می شوند
می بینیم که شگفتیهای آفرینش نیز مانند حکمت از انسانها پنهان نگه داشته میشود و آفریدگار به هیچ وجه خود را مجبور نمی بیند در این مورد توضیحی به یک انسان ناچیز بدهد.
به این ترتیب، در کتاب ایوب با نوعی بدبینی مواجهیم، حال آنکه در مزامیر، طبیعت با شفافیت درباره آفریننده سخن میگوید و لذا گونه ای خوش بینی را به خواننده القا میکند لیکن کتاب ناظران نه به اندازه مزامیر خوش بین است و نه به اندازه کتاب ایوب بدبین از یک سو، مناظری که خنوخ میبیند برای بقیه انسانها قابل مشاهده نیست. خنوخ در پایان نخستین سفرش میگوید «من، که خنوخم، به تنهایی رؤیاهایی دیدم که غایت همه چیزها بود و هیچ یک از انسان ها آنچه را که من دیدم مشاهده نکرده است اول) خنوخ ، باب ۱۹ ، آیه (۳). از دیگر سو، خداوند اجازه میدهد که شگفتیهای طبیعت بریک انسان آشکار شود و طبق گزارش خنوخ در می یابیم که پروردگار برای بقیه انسان ها نیز این امکان را فراهم میکند که خدای بزرگ را که شگفتی هایی عظیم و شکوهمند آفریده، تقدیس کنند اول) خنوخ باب ۳۶ ، آیه (۴). دانشی که ناظران بر انسان ها آشکار کردند به گناه و فاجعه منجر شد، لیکن شگفتی هایی که فرشتگان بر خنوخ فاش کردند به درک عظمت پروردگار انجامید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک