کتاب زندگی به روایت چخوف یک نوول و چند داستان کوتاه را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
فروش ویژه
کتاب زندگی به روایت چخوف یک نوول و چند داستان کوتاه
معرفی کتاب زندگی به روایت چخوف یک نوول و چند داستان کوتاه
موجود
3.1 (2)
معرفی محصول
«زندگی به روایت چخوف» کتابی است شامل یک نوول و چند داستان کوتاه از نابغهی ادبیات روس: آنتوان چخوف. اکثریت قریببهاتفاق آثار چخوف منعکسکنندهی شرایط خاص تاریخی روسیهی تزاری است. جهل و فقر دهقانان، سنتهای منحط و غیرانسانی، ستمهای بیاندازهی ملاکین و عوامل سرکوب تزاری، روابط و زندگی پوچ و بیهدف و پر از فساد طبقهی متوسط تازهبهدورانرسیده و زندگی پر از ابتذال، تملق و ریاکاری کارمندانی که جز حفظ موقعیت اداری و چاپلوسی رؤسا چیز دیگری در زندگیشان وجود ندارد، همه و همه، با ظرافت و سبکی پخته و منسجم در نمایشنامهها و نوولها، داستانهای کوتاه و حتی نوشتههای فکاهی چخوف منعکس شدهاند و همگی آنها نشاندهندهی آن مکان و شرایط خاص تاریخیاند که روسیهی تزاری در آن قرار داشت. بدینترتیب، آثار او دادخواستی علیه تمامی پلشتیها و بیعدالتیهاست و هیچگاه طراوت و تازگی خود را از دست نخواهد داد، چه برای مردمی که ظلم و بیعدالتی و خرافات هنوز در جامعهی آنان حکمفرماست و چه برای آنهایی که مدتهاست چنین شرایطی را پشت سر گذاشتهاند، آثار چخوف چون اسنادی معتیر و تاریخی باقی خواهد ماند.
از این روست که نمایشنامهی باغ آلبالو فقط در دههی پنجاه بیشتر از صدبار و با مدتهای نمایشی طولانی در بزرگترین تئاترهای لندن به نمایش درمیآید و هیچگاه صحنهی تئاترهای کوچک و بزرگ سایر کشورهای جهان از نمایشنامههای او خالی نشده و نمیشود. با وجود اینکه صد و اندی سال از نوشتن نمایشنامهی دایی وانیا میگذرد، هنوز اجرای آن مایهی افتخار بزرگترین تماشاخانهها و کارگردانان و هنرپیشگان جهان است.
طنین ضربههای چکش مورد نظر چخوف که باید بیدارکنندهی وجدانهای خوابزده و ناآگاه باشد با انتشار نوول موژیکها با صدای بیشتری پژواک یافت. چخوف در این نوول و چند رمان و داستان متعاقب آن، وضعیت نابسامان و غیرانسانی روستاییان روسیهی تزاری در دههی ۹۰ قرن نوزدهم را با رئالیسم پرخون و گزندهی خود به انتقاد میکشد. موژیکها چونان حقیقت تردیدناپذیری در محکومیت ظلم و ستم طبقاتی در محافل مختلف روسیهی آن زمان مطرح میشود.
چخوف تنها تصویرگر شرایط اجتماعی بد و غیرانسانی خلقش و افشاگر صرف نابسامانیها و نامرادیها نیست. در اکثر داستانها و نمایشنامههای او، همدردی عمیقی با طبقات فرودست و امیدش برای بهبود روزگار آنان به چشم میخورد. او ورای حکومت ظلم و بیعدالتی، آیندهای مشحون از عدالت، انسانیت و خوشبختی میدید.
در آستانهی در، پیرمرد شصت سالهای ایستاده بود که پالتو پوست بلندی که تا نوک پاهایش میرسید به تن داشت و کلاهی از پوست سگ آبی به سر گذاشته بود پرسید:
-گئورگی ایوانیچ خانه است؟
ابتدا فکر کردم یکی از طلبکاران نزولخوار گروزین است که گهگاه برای دریافت مبالغ جزئی نزد آرلوف میآمدند، ولی به مجرد اینکه پا به سرسرا گذاشت و پالتو پوستش را گشود، با دیدن ابروهای پر پشت و فشردگی خاص لبان و ردیف نشانهای روی فراک رسمیاش او را شناختم، چون قیافهاش را قبلاً از روی عکس به دقت بررسی کرده بودم، او پدر آرلوف و همان شخصیت سیاسی معروف بود.
پاسخ دادم گئورگی ایوانیچ خانه نیست. پیرمرد لبهایش را سخت به هم فشرد و به فکر فرو رفت. در حالی که به جایی خیره شده بود و نیمرخ خشک و بیدندانش را به من مینمود گفت:
-یادداشتی میگذارم و میروم. راهنماییام کن!
گالشها را در سرسرا کند و بیآنکه پالتو پوست سنگینش را از تن درآوردبه اتاق کار آرلوف رفت. در آنجا پشت میز تحریر و روی صندلی راحتی نشست و قبل از اینکه قلم در دست بگیرد حدود سه دقیقه به فکر فرو رفت و دستها را آنچنان حائل چشمهایش کرد که گویی دارد آنها را از تابش خورشید حفظ میکند؛ درست همانطور که پسرش به هنگام اوقات تلخی میکرد. چهرهاش غمزده و متفکر بود و حالتی تسلیم و فرمانبردارانه داشت که غالباً در پیرمردان و اهل ایمان میدیدم. پشت سرش ایستاده بودم و به سر طاس و گودی پشت گردنش مینگریستم و چون مثل روز برایم روشن بود که این پیرمرد ضعیف و بیمار هماکنون کاملاً در چنگ من است. در کلیهی زوایای آن خانه به جز من و دشمنم هیچ جنبندهی دیگری وجود نداشت. کافی بود با مختصری تلاش فیزیکی به حیاتش خاتمه دهم و سپس برای رد گم کردن ساعتش را بردارم و از در پشتی خارج شوم. بدینترتیب، بسیار بسیار بیشتر از آنچه هنگام پیشخدمت شدن انتظارش را داشتم عایدم میشد.
در حال حاضر مطلبی درباره آنتوان چخوف
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره آرتوش بوداقیان
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر
خود،
مترجم
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک