1
رمان عطر مرگ در خیاطخانه ی مادام در فضایی سوررئالیستی وهمزمان همراه با مولفه های پست مدرنیسم
در 3 فصل و87 صفحه توسط نشر سیب سرخ منتشر شده که نامزد جایزهی ادبی هم شده است؛ جایزهی
ادبی واو (جایزهی ادبی آوانگارد در ایران)؛ این رمان که همزمان مولفه های رئالیسم جادویی را نیز در خود
دارد؛ همزمان در دو فضا؛ فضایی انتزاعی و ذهنی و فضایی رئالیستی که در نهایت هر دو با هم ترکیب می
شوند؛ ادامه پیدا می کند.
ساختار روایی این رمان طوریست که گذشته و آینده در هم تنیده شده و رمان در لحظهای از یک واقعه و
اتفاق در جا میزند. راوی که گاهی دانای کل و گاهی اول شخص می شود که خودش هم در داستان حضور
دارد و از زاویه های مختلف داستان را بازگو می کند. این روایت؛ فرم جریان سیال ذهن را دارد که همانطور
گفته شد یک اتفاق را در فصلهای اول چند بار بیان می کند ولی هر بار از دید و زاویهی لحظه هایی متفاوت
با دیدگاهها و مجرمهای متفاوت و در نهایت در فصلهای بعد کم کم از حالت سیالیت خود خارج می شود ولی
همان فرم رئالیسم جادویی خود را ادامه می دهد. دلیل استفاده از این فرم اینکه روایت به زبانی دیگر می
خواهد بگوید که چیزی که ما به عنوان گذشته از آن یاد می کنیم در زمان حال جریان دارد به این شکل که
اتفاقات و حوادثی که در گذشته ی ما رخ داده است با تاثیر گذاری روی ما و حاالت و احساساتمان باعث به
وجود آمدن اتفاقاتی دیگر می شود؛ اتفاقاتی که بی تاثیر از گذشته و آنچه که ذهن ما از آن تاثیر گرفته است
نیست
پیرنگ این رمان به اینصورت است که مادام،زن خیاطی ست که در چهل و چند سالگی عاشق مردی
سفیدمو میشود؛ آوازه ی این عشقبازی مادام در آپارتمانش که خیاطخانه اش هم در آن قرار دارد؛ می
پیچد و پچ پچه های زنهای آپارتمان که بیشتر آنها مشتریهایش هم هستند پشت سرش شروع میشود.
مادام همه ی این حرفها را تحمل میکند تا اینکه یک روز، عشقش، سفید مو را در حال عشقبازی با زنی
جوان میبیند وهمان وقت است که تحمل اینهمه پچ پچهی پشت سرش، برایش بی معنی می شود. او
تصمیم میگیرد تا برای همیشه؛ سفیدمو عاشقش بماند و در جایی دور از چشم همه و پچ پچه ها با او
عشقبازی کند ولی تنها راهی که به ذهنش میرسد کشتن سفید مو است؛ بعد از کشتن سفید مو؛ سفید
مو بی هیچ اعتراضی، عاشقتر از قبل در کنار مادام می ماند ولی مادام کمکم از شدت ناراحتی از مرگ
سفید مو رو به دیوانگی می رود و صدای زوزه های او تمام آپارتمان را پر میکند؛ طوری که زنهای ساکن
آپارتمان به اتفاق هم پشت سر او دوباره شروع به بدگویی بکنند تا اینکه در اثر این پچ پچه ها؛ مادام
شروع می کند به دوختن لباسهای زیبا برای زنهای ساکن آن آپارتمان؛ طوری که زنها بعد از پوشیدن
آن لباسها و بوییدن عطر پاشیده بر آن دچار بیماری مادام شوند و زوزه کشان؛ ناله هاشان با مادام یکی
شود..
مریم آمارلو (مارا آمارا): متولد 1359 (1980)
دانش آموختهی ادبیات و سینما. نویسندهی ادبی و رمان و محقق ادبی
آدرس محل سکونت: ایران، تهران
آثار این نویسنده:
رمان درهایی به اتاقک زیر آشپزخانه، انتشارات مروارید، تهران. نامزد فصل اول جایزهی ادبی نوفه (جایزهی
ادبی آوانگارد در ایران) ، نامزد جایزه ی ادبی ما، نامزد جایزهی ادبی واو (جایزهی ادبی آوانگارد در ایران)
رمان گم و گور، انتشارات نصیرا، تهران. نامزد فصل اول جایزه ی ادبی نوفه (جایزه ی ادبی آوانگارد در ایران) ،نامزد جایزه ی ادبی واو (جایزه ی ادبی آوانگارد در ایران) ، نامزد بخش داستان بلند فانتزی جایزهی ادبی افسانه ها
رمان عطر مرگ در خیاط خانهی مادام، انتشارات سیب سرخ، تهران. نامزد جایزه ی ادبی واو (جایزه ی ادبی آوانگارد در ایران).
مجموعه داستان هم سلولی، انتشارات نصیرا، تهران. نامزد جایزه ی ادبی مازندران.
خرچنگ های حمام ( قصه های شعرگونه )، انتشارات داستان، تهران. نامزد جایزه ی ادبی حافظ.
رمان ایکه، انتشارات مهر و دل، تهران.
و رمان آخر که در مراحل پایانی برای انتشار: سفید برفی به روایتی دیگر.انتشارات سیب سرخ تهران.
داستانهای کوتاه مریم آمارلو و همچنین داستانهای کوتاه ترجمه شده ی او به زبانهای دیگر و راه یافته به
مسابقات ادبی و چاپ شده در مجالت ادبی به شرح ذیل است:
داستان کوتاه قمارباز: چاپ شده در کتاب گزیده ی داستانهای کوتاه با اهالی لیراو، انتشارات مانیای تهران.
داستان کوتاه ما توی فکرهای هم زندگی میکنیم: نامزد بخش داستان کوتاه ژانر فانتزی جایزه ی ادبی افسانه ها،
نامزد جشنواره ی ملی داستان کوتاه پرراس، چاپ شده در مجله ی شبکه ی آفتاب، چاپ شده درماهنامه ی ادبی
چوک، چاپ شده در مجله ی ادبی فصل شیراز و چاپ شده درکتاب سال داستان تخصصی شیراز .
داستان کوتاه خانهای زیر آب: نامزد جشنواره ی داستان کوتاه آب، چاپ شده در کتاب فرشته های درخت پرتقال، نشر کتاب برادر تهران.
داستان کوتاه کهنه سرباز: نامزدبخش داستان کوتاه ژانروحشت جایزه ی ادبی افسانه ها، چاپ شده درفصلنامه ی ادبی سدا، چاپ شده در کتاب فرشته های درخت پرتقال: نشر کتاب برادر، تهران.
داستان کوتاه شبح مو قرمز: نامزد بخش داستان کوتاه ژانر وحشت جایزهی ادبی افسانهها .
داستان کوتاه گم و گور: چاپ شده در ماهنامهی ادبی چوک، چاپ شده در مجلهی ادبی پراو.
داستان کوتاه بودن یا نبودن: نامزد بخش داستان کوتاه ژانر وحشت جایزهی ادبی افسانهها، ترجمه شده به
زبان ترکی استانبولی و چاپ شده در مجلهی ترک زبان ترکیه (مجله ی کاغذی الجوردی) .
داستان کوتاه بعد از اسب شدن: چاپ شده در مجلهی ادبی جنزار.
داستان کوتاه متروکه ی اجاره ای: چاپ شده در مجله ی نقطه بند، مقام دوم جایزه ی ادبی دو گنبدان.
داستان کوتاه پینوکیو: چاپ شده در مجموعه ی مشترک کتاب گذرگاهی با خاطره های مغشوش، راه یافته به جایزه ی ادبی سیمین.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک