1
احمد امید سال ۱۹۶۰ در شهر قاضی آنتِپ به دنیا آمد. از دانشگاه مارمارا در رشتهی ادارهی امور دولتی فارغالتحصیل شد. در سالهای ۱۹۸۵-۱۹۸۶، در مؤسسهی علوم اجتماعی مسکو به تحصیل علم سیاست مشغول شد. کتاب اولش دفتر شعری بود به نام پستویِ کوچهپسکوچهها که سال ۱۹۸۹ منتشر شد. کتاب داستانی اولش در ۱۹۹۲ به نام شب پابرهنه منتشر شد. به دنبال آن، کتابهای صدایی شب را میشکافد (۱۹۹۴)، کلید آگاتا (۱۹۹۹)، و ابلیس در جزئیات پنهان است (۲۰۰۲) منتشر شدند. سال ۱۹۹۵ با انتشار کتاب ضربالمثلهای تودرتو، که هم برای کودکان بود و هم برای بزرگسالان، دست به تجربهی جدیدی در نویسندگی زد. سال ۱۹۹۶ با نوشتن اولین رمان با نام مه و شب در ژانر ادبیات پلیسی_کارآگاهی بر سر زبانها افتاد. در ادامهی این رمان پلیسی_جنایی، کتاب بوی برف (۱۹۹۸)، رمان پاتاسانا (۲۰۰۰) و رمان خیمهشببازی (۲۰۰۲) منتشر شد. سربازرس نِوزَت شخصیت خیالی بیشتر رمانها و داستانهای احمد امید است که اغلب خصوصیات کارآگاهان پیشین در ادبیات پلیسی_کارآگاهی جهان را در خود جمع کرده، اما توانسته روحیه و فرهنگ و رسوم ترکی خود را نیز حفظ کند.
رمانها و مجموعه کتابهای سربازرس نِوزَت به بیشتر از بیست زبان ترجمه شدهاند. مجموعه کتابهای سربازرس نوزت از لحاظ فرمشناسی و زیبایشناسی از مهمترین و برترین قصههای پلیسی_جنایی بومی هستند. توجه به روایت چندصدایی، تغییر و خلق فُرم کلی داستان با رعایت قواعد ژانر پلیسی_جنایی و بررسی موشکافانهی روان آدمی و رابطهی بین انسانها و مناسبات اجتماعی از ویژگیهای بارز آثار امید هستند. او در رمانهای خود از شیوهی قصهگویی تمثیلوار و مختصر و درعینحال از تمام قواعد ژانری و زیرژانری به نحو احسن برای ارتقای سطح کیفی نگارش و البته مواردی که برای بالابردن توقع خوانندگان لازم باشد، استفاده میکند. برای مثال، او در رمان بابالاسرار از زیرژانر جنایی_متافیزیکی یا در رمان عشق ما، یک رمان قدیمی، از زیرژانر پلیسی_اگزیستانسیالیستی برای روایت جرم و جنایت استفاده کرده است.
احمد امید نویسندهای است با جهاننگری نسبی و زبانی طناز، که این دو مؤلفه در شخصیت و نگرش شخصیت اصلی خلقشدهاش، یعنی سربازرس نوزت، هم به چشم میخورد. ازاینرو وجه اشتراک رمانها و داستانهایش که درونمایهی مرگ و جرم و جنایت دارد، باعث خلق موقعیتهای فجیع و مضحک میشوند.
ارسلان فصیحی زاده ۱۳۴۰ در تهران است وی مترجم و ویراستار ایرانی است.
فصیحی نوجوان بود که شروع به یادگیری زبانهای دیگر کرد و در هفده سالگی زبانهای سیریلیک و لاتین را یاد گرفت و به خواندن کتابهای ترکی مشغول شد. با حمایت پدر و پشتکاری که نشان داده بود به ترجمهی چند کتاب، از زبان ترکی به فارسی، دست زد. اولین کارهای ارسلان فصیحی در حوزهی ترجمه، کتابی با عنوان کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران اواخر سده نوزدهم، اوایل سده بیستم و سفرنامهای به اسم یادداشتهای وطن آفتابی بود که هرگز چاپ و منتشر نشد؛ با این حال تمرین و تجربهی خوبی برای او بودند.
فصیحی در بیست و چهار سالگی راهی ترکیه شد تا در ازمیر در رشتهی زبان و ادبیات ترکی تحصیل کند. چهار سال بعد به ایران بازگشت و در هفتهنامهای که به زبان ترکی منتشر میشد، به عنوان دبیر هیئت تحریریه و سرویراستار مشغول به کار شد. همزمان فعالیتش در حوزهی ترجمه را از سر گرفت و این بار ده عنوان کتاب را از زبان فارسی به ترکی ترجمه کرد. اولین کتابی که ترجمه کرد سفرنامهای بود به شوروی که هرگز منتشر نشد. کتابهای دیگری نیز در اوایل دههٔ 60 ترجمه کرد که هیچ کدام چاپ نشد.
ترجمهٔ آثار اورهان پاموک برندهٔ جایزه نوبل به فارسی از شاخصترین کارهای او محسوب میشود.وی داستانهای کوتاهی هم از یاشار کمال ترجمه کرد.
از تألیفات او خودآموز ترکی استانبولی (مکالمه - دستور) است و از ترجمههایش میتوان به «معرفت تلخ» اثر انیس باتور، «جودت بیک و پسران، نام من قرمز، زندگی نو، قلعه سفید، برف» آثار اورهان پاموک، «ملت عشق» اثر الیف شافاک، مجموعه داستانهای کوتاه عزیز نسین، «بعد از عشق» شیر سیاهاثر الیف شافاک، «دختر مردم» اثر اورهان کمال و ... اشاره کرد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک