جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
201,600
اسماعیلیان نزاری که یک گروه شیعی مهم بودند در اروپای سده های میانه به اسم «اساسین» نامبردار شدند. این نامگذاری غلط را، که از اصطلاح تحقیر آمیزی که خود مشتق از واژه حشیش بود ریشه گرفته بود، جنگجویان صلیبی و وقایعنگاران غربی آنها که در دهه های آغازین قرن دوازدهم در خاور نزدیک با اعضای این فرقه مذهبی برخورد حاصل کرده بودند، رواج کامل دادند. اروپاییان سده های میانه که از دین اسلام و معتقدات و اعمال دینی مسلمانان اطلاعی نداشتند یک سلسله داستانهای به هم پیوسته را نیز درباره کارهای مرموز و سری حشاشین و رهبر آنها که پیر مرد کوهستان (شیخ الجبل) می نامیدند شایع ساختند. با گذشت زمان، این افسانه های حشاشین که در روایت مارکو پولو به اوج خود رسید، زندگی مستقلی از آن خود یافت و واژه اساسین حشاشین) که ریشه آن فراموش شده بود، به عنوان واژه ای معمولی به معنای «آدمکش وارد زبانهای اروپایی شد. افسانه های حشاشین که اروپاییان ناقل و رواج دهنده آنها بودند و توصیف خصمانه نویسندگان مسلمان سده های میانه از فدائیان اسماعیلی، منابع...
ستن پیشین خویش بازگشت. دوره طولانی حکومت محمد سوم مقارن بود با دوره پر تلاطم تاریخ ایران و شرق اسلامی در سده های میانه که اکنون طعم اولیه ویرانگریهای مغولان را می چشید محمد سوم مدتی به عبث کوشید تا روابط حسنه ای با اسماعیلیان در تاریخ ۱ ۱۷۵
مغولان برقرار سازد، و جامعه نزاری را از خشم و غضب آنان در امان دارد. اما دانشمندان و علمای سنی که هم اکنون در دستگاه مغولان بودند از قبل آنها را علیه اسماعیلیان نزاری بر آغالانیده بودند؛ و سیل شکایتهای جدید علیه آنها از قاضیان و مفتیان قزوین و دیگر شهرهای ایران به دربار خان بزرگ مغول به مغولستان روان بود در نتیجه وقتی خان بزرگ، منگوقا آن (۶۴۹ - ۶۵۸ هـ ق / ۱۲۵۱ - ۱۲۵۹ م بر آن شد که غلبه مغولان را بر آسیای غربی کامل کند، انهدام جامعه نزاری ایران را در سرلوحه کارها قرار داد در ۶۵۰
ه ق / ۱۲۵۲ م، منگوقا آن این وظیفه و مأموریت سترک را به برادرش هولاكو، محول کرد و قرار شد هولاکو با لشکری عظیم از مغولان به قلاع و استحکامات نزاریان و مرکز خلافت عباسی بتازد؛ یعنی دو قدرتی که هنوز در سرزمینهای اسلام در برابر مغولان ایستادگی میکردند.
مغولان حمله به قلعه های نزاری در ایران، مخصوصاً قلاع خراسان را آغاز کرده بودند که علاء الدین محمد سوم جای خود را به پسرش، رکن الدین خورشاه سپرد (۶۵۳ ه. ق / ۱۲۵۵م این رکن الدین خورشاه به عنوان آخرین حکمران الموت فقط یک سال فرمانروایی کرد. پس از چند جنگ خونین و نیز مذاکرات طولانی میان رهبر نزاریان و هولاکو، که در سر سپاه عمده مغول به ایران رسیده بود سرانجام خورشاه در ۶۵۴ هـ ق (نوامبر سال ۱۲۵۶ م) تسلیم مغولان شد تسلیم شدن پادگان قلعه الموت در یک ماه بعد، پایان دولت نزاریان ایران و خاتمه دوران الموت را در تاریخ نزاری صلا داد
داستانهای اسرار آمیز فدائیان اسماعیلی، حسن صباح رهبر مرموز آنان و قلاع دور افتاده شان در کوهستانهای شمالی ایران و نیز در سوریه از قرن دوازدهم میلادی تا کنون مورد توجه مشتاقانه مردم سراسر جهان بوده است.
در کتاب حاضر، که به دست نویسنده کتاب مرجع و بسیار معروف تاریخ و عقاید اسماعیلیه نوشته شده و توسط مترجم همان کتاب به فارسی شیوا و روانی ترجمه شده است. ماجرای فدائیان اسماعیلی از آغاز در دنیای اسلامی قرون وسطا به بعد با زبانی شیرین و دقیق تشریح شده است. ترجمه فارسی رساله با اهمیت سیلوستر دو ساسی شرق شناس شهیر فرانسوی درباره فدائیان اسماعیلی و منشاء نام آنان نیز برای نخستین بار در این کتاب در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می گیرد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک