جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
518,000
درست هنگامی که مشخص شد نمی توانند جلوتر بروند جنگل تمام شده و وارد دشتی شدند که با نور هلال ماه در شرق آسمان روشن شده بود. در میانه دشت یک درخت کاج تنها قرار داشت از نظر طول از هم نوعان خود بلندتر نبود ولی قطر آن صدبرابر یک درخت طبیعی بود و آنها در مقایسه با آن مانند نهالهای کوچک باد زده بودند پوششی از ریشه در تنه عظیم درخت جلوه گری میکرد زمین را با دسته ای از پوسته خشک سیاه پوشانده بود که باعث میشد به نظر آید که تمام جنگل از درخت بیرون زده بود مثل این که خودش قلب دو ولد نواردن بود درخت مانند نگهبانی خیر خواه بر جنگل سایه افکنده بود و ساکنین آن را زیر شاخه هایش حمایت میکرد. آریا زیر لب گفت به درخت منوا نگاه کن ما مراسم سوگند خون را این جا زیر سایه اون برگذار میکنیم
با دانستن نام درخت سوزشی سرد بر پهلوی اراگون وارد شد. پس از این که آنجلا را در تیرم طالعش را گفت سالمبوم به سوی او آمده و گفته بود، هنگامی که وقتش رسید و تو به سلاحی نیاز داشتی زیر ریشه های درخت منوا را جست و جو کن بعد وقتی که به نظر می آید همه چیز از بین رفته و قدرتت کافی نیست بر بالای صخره کوتیان برو و نام خودت رو بگو تا غار ارواح باز بشه اراگون نمیتوانست تصور کند چه نوع سلاحی زیر درخت مدفون بود و نمیدانست چگونه به جست و جوی آن خواهد پرداخت. سفیرا پرسید چیزی میبینی؟
نه ولی شک دارم حرفهای سالمبوم تا موقعی که نیاز پیدا کنیم
معنی داشته باشه.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک