1
در مرتع حیرانی خود گله ی میشان از شادی مفرط شده بودند پریشان سرگرم چرا و نشد آگاه یکیشان قصاب و سگ و گرگ شده ناظر ایشان یعنی پدر از گله ی پروار درآمد.....؟
بر آن رمه غم نیست نباشد نگران هم قصاب به آن گله غذا داد و امان هم سگ رفت به پابوسی گرگان جوان هم تنها سپر گله شبان بود و شبان هم با دزد سر گردنه همکار درآمد با نیت تاراج رسیدند به میدان دیدند یکی سفره ی گسترده ی الوان بر غارت آن سفره چنان لشگر موران از چار جهت حمله و هر دسته از ایشان از در نتوانست از دیوار درآمد
در نوبت تقسیم غنائم همه حاضر شد بیشترینها متعلق به اکابر پس شیخ و فقیه آمد و و شد سد معابر در حلقه ی بعدی همه انصار و مهاجر سهم همه از گوشه ی انبار درآمد
در حال حاضر مطلبی درباره جواد نوری نویسنده پازل شعر امروز بی ادبیات در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک