جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
51,800
ذهنش برای ذهن ننه جا باز کرد ننه میدونست که از این کار پشیمون خواهد شد، چون قرض گرفتن کالبد موجودات دیگه به تعداد دو بار در روز، باعث می شد صبح دیگه رمق براش باقی نمونه و بدجور و یار خوردن موش کنه البته اون قدیم ها که جوان تر بود، عین خیالش هم نبود با گوزن ها میدوید با روباه ها شکار می رفت، مسیر عجیب و تاریک نقبهای موشهای کور رو یاد میگرفت و به ندرت پیش می اومد که شبی رو داخل کالبد خودش صبح کنه اما با بالا رفتن سنش انجام کار و به خصوص برگشتن به کالبد خودش داشت سخت تر و سخت تر میشد شاید زمانی میرسید که دیگه نمیتونست به کالبد خودش برگرده شاید کالبدش در کلبه ش به جسد تبدیل میشد و شاید این روش بدی
برای مردن نبود.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک