کتاب خوراکی های ایرانی به روایت سفرنامه نویسان فرنگی را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
کتاب خوراکی های ایرانی به روایت سفرنامه نویسان فرنگی
خوراکی های ایرانی به روایت سفرنامه نویسان فرنگی
3.4 (2)
کتاب
خوراکی های ایرانی به روایت سفرنامه نویسان فرنگی (تاریخ اجتماعی ایران به روایت سفرنامه نویسان 2)،
اثر
میترا مهرآبادی
،
در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول
در سال 1400
توسط انتشارات
آفرینش
،
به چاپ رسیده است.
این محصول
در قطع و اندازهی رقعی،
در سایت ایده بوک قرار دارد.
در این کتاب به موضوع «خوراکیهای ایران»، پرداخته شده است و از دورهی صفویه تا اوایل پهلوی اول را دربرمیگیرد. از آنجا که در کتب تاریخی، بسیار کم به این موضوع توجه شده، بیتردید سفرنامهها میتواند این جای خالی را پر کند. نگاه بسیار دقیق و موشکافانه فرنگیها بهنحوه زندگی ایرانیان و ثبت جزئیات آن، امروزه میتواند در شناخت بخش گمشده تاریخ اجتماعی ایران به پژوهشگران و دوستداران این حوزه، یاری ارزشمندی برساند. این کتاب به روش طبقهبندی موضوعی اسناد فراهم آمده؛ و در آن از بیش از پنجاه سفرنامه فرنگی، بهره برده شده است.
گوشه ای از کتاب
لیدی شیل در مورد خوشاشتهایی ایرانیان از دوران ناصرالدین شاه قاجار مینویسد:
در مورد اشتهای ایرانیها، من باید نمونه دیگری هم ارائه کنم؛ که دربارهی خدمه ایرانی ما در سفارتخانه است: این عده، که اغلب برای شام در سفارتخانه میماندند؛ و از غذاهای اروپایی استفاده میکردند، پس از این که با رغبت فراوان، هر آن چه میل داشتند، میخوردند، شبهنگام، پس از مراجعت به منزل خود، تازه به سراغ غذاهای مخصوص ایرانی میرفتند؛ و شام اصلی را صرف میکردند. چون این طور به نظر میرسد که اگر پلو در سر سفره آنها نباشد، احساس نمیکنند که شام و ناهار آنها کامل است؛ و این وضع را یک وعده غذای سیر نمیدانند!
دکتر پولاک از عصر ناصری مینویسد:
در سالهای فراوانی، هیچ کس، سر سوزنی در غم گذران خود نیست. میوه و سایر خواربار، تا اندازه حیرتآوری ارزان است. بزرگان، چنان به فراوانی، غذا میپزند که هر کس بخواهد، بدون زحمت زیاد، از باقیمانده آن به اندازه کافی غذا به دست میآورد که شکم خود را سیر کند. حتی برای سگها نیز غذای کافی، به گوشهای میریزند.
اما، در سالهای گرانی، بسیاری از مردم، از گرسنگی میمیرند. محتکرین، دکانهای خود را میبندند؛ یا قیمتها را به نحوی سرسام آور بالا میبرند؛ و حتی شاه نیز از موقع، استفاده میکند که در این بازار آشفته، سودی به چنگ آورد. در نتیجه، در نقاط مختلف، علم طغیان برافراشته میشود. زنان گرسنه با بچههایشان، که پوستی هستند بر استخوانی، خود را به جلو اسب شاه میاندازند؛ و ناله و نفرین سر میدهند. شاه، از عاقبت کار خود در هراس میافتد. چند نفری را قربانی میکند؛ و درِ انبارها گشوده میشود. باز در سال بعد، که فراوانی نعمت است، این همه به دست فراموشی سپرده میشود زیرا هر کس به فکر امروز خود است؛ و از فردایش غافل.
دکتر ویشارد در زمان ناصرالدین شاه قاجار مینویسد:
« برای فقرا و مستمندان، مسئلهی نانِ مورد نیاز روزانه هم امری لاینحل است. تعداد افرادی که به جای کباب و پلو، با نان خشک، پنیر و فنجانی چای سر می کنند، کم نیست.»
«اگر بتوانند چند پنی فراهم آورند، کله گوسفندی از قصاب میخرند؛ و یک وعده را با آبگوشت آن سر میکنند.»
«در تابستان، کاهو، خیار، و یا مختصری میوه به صورت غذایشان اضافه میشود. در بازار شهرهای بزرگ با پرداخت چند پنی میتوان به حد کافی آبگوشت و قدری پلو به دست آورد. در تهران، که هزاران نفر از دهات به امید اشتغال، روانه آن جا میشوند، این کافهها، مراکز معتبری به حساب می آیند.»
در حال حاضر مطلبی درباره میترا مهرآبادی
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک