1
62,160
پوپک برای خوابیدن آماده شده بودکه ناگهان صدایی شنید:«سلام!»
فکرکرداشتباه شنیده است.این موقع شب کی
بودکه به اوسلام می کرد؟
« باتوهستم.چراجواب سلام مرانمی دهی؟»
پوپک نگاهی به اطرافش انداخت.آن وقت شب
توی اتاق غیرخودش کسی نبود.
« اگرپرده راکناربزنی حتماً مرامیبینی!»
پوپک به سوی پنجره رفت.از وقتی مادرپرده های اتاقش راعوض کرده بود،اوکمترپای پنجره می رفت.
بند ابریشمی پرده را به طرف خودش کشیدوپردةکرکرهای بیصداجمع شدوبالارفت.چشمش افتادبه
ماه گردودرخشان که وسط آسمان میان ستاره هانشسته بود.
در حال حاضر مطلبی درباره مرضیه محمدپور نویسنده پوپک و پنجره در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک