1
کتاب ارتداد (Assassin\'s Creed Series) Heresy اثر Christie Golden
نور درخشان مشعل روی دیوارهای سنگی معبد جان گرفت و سایهها را روی تصویر برجستهترین استاد شوالیههای معبد انداخت. زنی با لباس سفید بارداری به تصویر این مرد ریشسپید خیره شده بود، تصویری که با چشمانی مهربان اما سرشار از قدرت به او نگاه میکرد.
نبردی بیپایان، خطایی قدیمی و افشاگری جدید: خلاصه کتاب Heresy
آگاهی مطلق فقط به کسانی میرسد که برایش عطش داشته باشند؛ یعنی قدرت در دست کسانی قرار میگیرد که ترس نداشته باشند؛ زیرا فقط آنها میتوانند از طریق خرد پادشاهی کنند.
یکی از اعضای خلوت درونی شوالیههای معبد به نام سایمون هثوی Simon Hathway، نقش جدید خود یعنی قرار گرفتن در جایگاه رئیس بخش تحقیقات تاریخی صنعت آبسترگو Abstergo را بیطرفانه و در کمال آرامش قبول میکند. اما سایمون کنجکاوی سیریناپذیری دارد و از اینکه قرار است از طریق جدش از گذشته بدون تحریف و دستنخورده گابریل لاکسارت Gabriel Laxart با خبر شود، بسیار هیجانزده است. لاکسارت شوالیهای بود که در کنار جان اسطوره افسانهای، فداکارانه مبارزه کرد.
وقتی سایمون برای شروع پروژه وارد شهر تازه تأسیس آنیموس میشود، خودش را برای آنچه کشف میکند آماده نمیبیند و سؤالات بسیاری ذهنش را درگیر میکند. معماهایی مثل اینکه جدال بین شوالیههای معبد و اساسینها تا چهحدی عمیق و بنیادی است، یا اینکه گابریل برای زنی که هم دوستش دارد و هم مورد احترامش است چه کاری انجام میدهد. اما خطرناکترین حقیقت به این موضوع اشاره میکند که چه کسی مرتد است و چه کسی حقیقتاً ایمان واقعی دارد.
در قسمتی از داستان میبینیم که آخرین استاد بزرگ محفل شوالیهها وارد معبد میشود و به پاستولیت میگوید: «ژاک با عذاب مرد تا شاید محفل در امنیت و خفا به راهش ادامه دهد و فقط در نظر کسانی آشکار باشد که حاضر هستند بهراحتی جان خود را برای آن فدا کنند.» و از او خواست تا همانند خاک متواضع و مانند سنگ بیحرکت باشد. پاستولیت خودش را پایین آورد تا صورتش را روی تخته سنگ بگذارد و دستانش را همزمان به شکل یک صلیب باز کرد.
در بخشی از کتاب Heresey میخوانیم:
De Metz stretched out on the bed, a cup in his hand. Gabriel paced in front of the fire. \"Drink some wine, Gabriel,\" de Metz encouraged. Gabriel simply shook his head. His hands were damped Gabriel gasped. \"-way,\" de Metz finished.
The shutters were opened by an unseen hand. Cold night air blow into the room, and Gabriel shivered. Then a hooded figure appeared- upside down- and flipped quickly inside, closing the shutters. Even though Gabriel knew who to expect, he was still startled when the new arrival slid back the hood, revealing the face of the queen.
تصویری از هیجان و تخیل: درباره کتاب Heresy
رمان ارتداد Heresy در سال 2016 توسط کریستی گلدن بهنگارش درآمد. کریستی نویسنده پرفروش نیویورک تایمز است که داستان را در دنیای Assassin\'s Creed مینویسد و این رمان موفق میشود جایزه Scribe Award 2017 را کسب کند. ماجرای Heresy کتاب نهم از مجموعه Assassin\'s Creed است که با ژانری علمی تخیلی حول نبردهای شوالیههای معبد میگردد. داستان این رمان درباره سایمون هثوی است که با زنده کردن خاطرات مبارزه جدش پی به رازهایی در گذشته میبرد و این اسرار میتواند تأثیرات خطرناکی برای او داشته باشد و نظم و قانون شوالیهها را بههم بریزد.
این رمان یک ورود شگفتانگیز به دنیای Assassin\'s Creed دارد و از یک پتانسیل بینظیر در یک محیط تخیلی مکتوب برخوردار است. این پتانسیل میتواند جهان را در یک مسیر غیر قابل پیشبینی توصیف کند. Heresy یک داستان احساسی و تکاندهنده است و سؤالاتی حیاتی در ذهن خواننده پدید میآورد. سؤالاتی از این قبیل که چه گروهی در جبهه حق و راستی بشریت مبارزه میکنند؛ اساسینها یا شوالیههای معبد. برای خواندن این رمان نیازی نیست که بخشهای قبلی مجموعه را خوانده باشید اما مطمئناً پس از خواندن آن مشتاقانه دیگر قسمتها را دنبال میکنید.
کتاب ارتداد توانست امتیاز 4.6 از 5 سایت آمازون را تصاحب کند و به یکی از برترین و پرفروشترین کتابهای این سایت تبدیل شود. پس اگر شما هم مشتاق خواندن رمانی هیجانانگیز با تلفیقی از تخیل و واقعیت هستید این کتاب ارزشمند را در لیست کتابهای خود قرار دهید.
Christie Golden، درباره نویسنده کتاب Heresy
کریستی گلدن در ۲۱ نوامبر 1963 در امریکا بهدنیا آمد و ساکن ویرجینا است. او بارها و بارها جوایز فراوانی دریافت کرده که او را بهعنوان پرفروشترین نویسنده نیویورک تایمز تبدیل نمودهاست. کریستی نزدیک به پنجاه رمان و چندین داستان کوتاه در ژانرهای علمی، تخیلی، فانتزی و وحشت را به نگارش درآوردهاست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک