1
کتاب پدران و پسران Fathers and Sons روایت بسیار سادهای دارد و در یک بستر خانوادگی و اجتماعی شکل میگیرد. داستان کتاب از جایی آغاز میشود که «نیکلای پترویچ کیرسانف» در انتظار پسر جوان خود «آرکادی» است که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده و در حال بازگشت به آغوش خانواده است. در صفحات آغازین کتاب، آقای «کیرسانف» و گذشتهاش معرفی میشوند و شخصیت پدرانهی این مرد به زیبایی تمام ترسیم میشود. پس از آن، آرکادی به داستان پا میگذارد. استقبالی بسیار گرم و پدرانه شکل میگیرد و سپس فرزند، دوستش «یوگنی واسیلیویچ بازارف» را به پدر خویش معرفی میکند. ادامهی داستان با تعامل خانوادهی «کیرسانف» و «بازارف» شکل میگیرد. «بازارف» جوانی نیهیلیست، بیدین و از طبقهی متوسط روسیه است که در زندگی سختی بسیاری متحمل شده و توانسته با زور بازوی خود و کوشش هایش وارد دانشگاه شود و در رشتهی علوم طبیعی تحصیل کند. «بازارف» جوانی بسیار شجاع و بیپرواست که خودش را همانگونه که هست نمایش میدهد و از قضاوت دیگران بیمی ندارد. او کسی است که به همه چیز و همهکس مشکوک است و هرچیزی را که نمیپسندد به شدت مسخره میکند و دلیلی برای پایبندی به قواعد مرسوم جامعه نمیبیند.
کتاب «پدران و پسران» که مانند تمام رمانهای «تورگنیف» دارای موضوعی بسیار ساده است و از جمله شاهکارهای او به شمار میآید، در سال 1862 به چاپ رسید. ایدهی اصلی و غالب که در این کتاب، به صورت یک داستان طبیعی و ساده پرورانده شده، نفاق و جدال بین دو نسل پیر و جوان و طبقات مختلف اجتماعی را بررسی کرده است. نویسنده با اوضاع سیاسی و اجتماعی روسیه دورهی خود آشنا بود و با وجود زندگی در اروپا همواره با چشمی نگران ناظر جریانهای مختلف سیاسی و فلسفی و ادبی کشورش بود. هنگام اقامت خویش در روسیه با عقاید معتدل و رفتار ملایمی که داشت، سعی می کرد با دسته های مختلفی که در اجتماع آن روز روسیه به وجود آمده بودند، رفت و آمد و نزدیکی داشته باشد. در رمان پدران و پسران، «تورگنیف» درصدد است که از تمام تجربیاتش در خصوص اختلاف نسلها استفاده کند و سوء تفاهمی که بین گروه های مختلف اجتماع و نسلهای پیر و جوان و نظریه های گوناگون ایجاد شده بود را به صورت داستانی شیرین در کتاب روایت کند.پدران و پسران را میتوان یکی از آثار برجسته کلاسیک دانست که متاسفانه توجه کمی به آن شده است. به عقیدهی منتقدان، «بازارفِ» رمان، با اینکه ژولیده و یاغی و عاصی به تصویر کشیده شده است و تورگنیف به دیدهی انتقادی او را نگاه میکند، اما شخصیت تاریکی ندارد و اتفاقا موثر و توانا ترسیم شده است.
این کتاب رمانی تاثیرگذار در تاریخ ادبیات و هنر جهان است. از این رمان در آثار دیگری نیز الهام گرفته شده است. نمایش «هیچ چیز مقدس نیست» سال 1988 بر اساس داستان و وقایع این کتاب در کانادا ساخته شد. این نمایشنامه ده سال بعد به صورت تله فیلم در آمد و از شبکهی کانادایی «سی بی سی تلهویژن» پخش شد. همچنین، «بریان فریل» نمایشنامه نویس اتریشی سال 1987 تئاتری به نام «پدران و پسران» را بر اساس این کتاب روی صحنه برد.
«ایوان تورگنیف» (Ivan Turgenev) را بسیاری از منتقدین، دروازه ورود به ادبیات روسیه میدانند. این نویسنده روسی در سال 1818 متولد شد. پدرش در ارتش روس سمت سرهنگی داشت. پدرش در سال ۱۸۲۰ وقتی «ایوان» دو سال سن داشت، زن و سه پسرش را به اروپای غربی برد و به گردش در کشورهای این منطقه مشغول شد. در بازگشت به روسیه «تورگنیف» مانند دیگر اقشار مرفه روس، در نزد استادان و آموزگاران مجرب تعلیم و تربیت یافت. این نویسندهی روسی، وضع زندگی هموطنان خود را که اکثریت آنان از کشاورزان و طبقات نیازمند و متوسط بودند در نوشتههای خود توصیف کرده و حقایق تلخ و واقعیات ناگوار زندگی طبقات محروم را نشان داده است. کتابهای معروف او چون «یادداشتهای یک شکارچی» و «مین بکر» انتقاد شدیدی از رژیم فئودالیستی است که در دوره تزاری بسیار رایج بود. این نویسنده برجسته در سوم سپتامبر ۱۸۸۳ در سن شصت و پنج سالگی درفرانسه درگذشت.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک