1
کتاب Old Man Goriot (بابا گوریو) کتابی بینظیر و خواندنی است که انجمن کتاب نروژ آن را به عنوان یکی از برترین کتابهای تاریخ ادبیات معرفی کردهاست. این کتاب یکی از محبوبترین کتابهای کلاسیک است که با اقتباس از آن در سال 1968 یک سریال نیز ساخته شد. بابا گوریو یک تراژدی عاشقانه در وصف عشق پدر به فرزندانش است و بسیاری از ارزشهای اجتماعی را به چالش میکشد.
کتاب Old Man Goriot داستان پیرمرد تنهایی را روایت میکند که همه او را با نام «بابا گوریو» میشناسند. این پیرمرد تنها به صورت افراطی عاشق دو دخترش است و به نوعی تمام زندگیاش را وقف آن دو نمودهاست. اما دختران او حالا هرکدام زندگی مستقلی دارند و فقط زمانی به پدر سر میزنند که به او نیازمندند.
بابا گوریو در یکی از محلههای فقیرنشین پاریس و در پانسیونی زندگی میکند که متعلق به خانم ووکر است. افرادی که در این پانسیون زندگی میکنند هرکدام داستان غمانگیزی دارند که سرشار از رمزوراز است. اما سرنوشت هرکدام از آنها حرفهای زیادی برای گفتن دارد. هر کدام از این آدمهای فقیر به دلایل مختلفی به خاک سیاه نشستهاند. برخی از آنها در جستجوی شهرت و ثروت یا راهیابی به مجامع اشرافی پاریس در آنجا ساکن شدهاند و برخی دست سرنوشت این مسیر پر مشقت را برایشان رقم زدهاست. باباگوریو تمام ثروتش را به دخترانش، دلفین و آناستازی، بخشیده و پس از آن فقر و بدبختی سراسر زندگیاش را در بر گرفتهاست. در این میان شخصی به نام اوژن نیز حضور دارد که به نوعی وارد رابطه با دختر باباگوریو میگردد و در این مسیر نیز مخاطب با رخدادهای مختلفی مواجه میشود.
باباگوریو عاشقانه دخترانش را دوست دارد و حاضر است برای خوشبختی آنها دست به هرکاری بزند اما در مقابل دخترانش هرگز برای پدرشان ارزشی قائل نشده و هیچ بویی از عاطفه نبردهاند. با این حال باباگوریو زندگی خود را به خاطر آنها به ورطه نابودی می کشاند.
کتاب Old Man Goriot رمانی تکاندهنده و تأثیرگذار است که ذهن مخاطب را از ابتدای داستان به خود درگیر میکند. به جرأت میتوان این اثر را یکی از مشهورترین آثار رئالیسم فرانسوی دانست که انوره بالزاک، نویسنده مشهور فرانسوی آن را در مدت زمان چهل روز به رشته تحریر درآوردهاست. این رمان نخستین بار در سال 1934 میلادی منتشر گردید و بسیاری از منتقدان و نشریههای معتبر دنیا این رمان را یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبی تمام دوران تلقی میکنند که افراد با سلیقههای متفاوت از خوندن آن با تمام وجود لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب نویسنده جمله تأملبرانگیزی میگوید:« افرادی هستند که مزدورصفت به دنیا آمدهاند و هیچ خوبی در حق دوستان و نزدیکانشان نمیکنند. چون این وظیفهشان است؛ در حالی که با خدمت به غریبهها خودستاییشان ارضا میشود؛ هر چقدر کانون عواطفشان به ایشان نزدیکتر باشد کمتر محبت میکنند؛ هر چقدر دورتر باشد علاقه و توجه بیشتری نشان میدهند.»
این کتاب فضاهای بسیار عجیبی ایجاد میکند و با خلق شخصیتهایی بینظیر، ذهن مخاطب را به طور کامل به خود درگیر میسازد. نویسنده تنها به روایت زندگی یک نفر اکتفا نکرده بلکه مخاطب در این کتاب، با گروهی از شخصیتهای مختلف مواجه میشود که زندگیهایشان به گونهای در هم گره خوردهاست.
آثار انوره دو بالزاک به قدری تأملبرانگیز است که نویسندگان بزرگی چون داستایوفسکی تأثیرات زیادی از وی گرفتهاند. کاراکترهای این اثر ماندگار داستانی را خلق میکنند که به مصائب زندگی واقعی افراد بسیار شبیه است و به همین دلیل بهراحتی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد. باباگویو چنان تأثیری در ادبیات داستانی ایجاد کردهاست که تمام آثار را به پیش و پس از آن تقسیمبندی میکنند.
«انوره دو بالزاک» (Honoré de Balzac) در 20مه سال 1799 در شهر تور واقع در فرانسه به دنیا آمد. بالزاک را میتوان پیشوای مکتب واقعگرایی اجتماعی دانست. 8ساله بود که وارد مدرسه شبانهروزی شد اما مدتی بعد همراه با خانوادهاش به پاریس رفت و مدرسه را رها کرد. پس از آن تحصیلاتش را در رشته حقوق ادامه داد و مدتی بعد تصمیم گرفت رشته خود را تغییر دهد و به تحصیل در رشته ادبیات بپردازد.
پدر بالزاک یک دهقان و مادرش یکی از دختران خانوادهای ثروتمند بود که از تاجران بزرگ پارچه محسوب میشدند. تنها دوست بالزاک خواهرش بود که لوره نام داشت. لوره اولین کسی بود که تصمیم گرفت زندگینامه برادرش را به رشته تحریر درآورد.
بالزاک در طول زندگی خود کتابهای زیادی نوشتهاست. او در ابتدا کتابهای خود را تحت تأثیر «والتر اسکات» (Walter Scott) نوشت و بعدها روی تمام این رمانها لقب «مزخرفات ادبی» نهاد. مدتها گذشت و او با تغییر سبک خود حدود 90رمان و داستان کوتاه نوشت و توانست مجموعهای بینظیر از خود برجای بگذارد و نام این مجموعه را «کمدی انسانی» نهاد.
یکی از دلایل شهرت جهانی بالزاک، توصیفات بینظیری است که او از فضای حوادث ارائه میدهد. او با تحلیلی موشکافانه از شخصیتهای مختلف داستانهایش، برای همیشه نام خود را به عنوان یکی از شناختهشدهترین و تأثیرگذارترین رماننویسان دو قرن اخیر ثبت نمود.
بالزاک در طول زندگی خود با زنان زیادی در ارتباط بود و بسیاری از آنها را به عنوان منبع الهام شخصیتهای مؤنث رمانهایش قرار میداد. به همین دلیل شخصیت زنان در داستانهای او بسیار تأثیرگذار بودند و یکی از مهمترین نقاط قوت آثارش محسوب میشدند. از میان این زنان میتوان به افرادی چون لور دو برنی، دوشس دو کستری، کارولین مربوتی و کنتس ژیدوبونی ویسکونتی اشاره کرد که هرکدام نقش بسیار مهمی در شکلگیری کاراکترهای رمانهای بالزاک ایفا میکردند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک