"بتی" به هنگام جراحی و بر اثر خونریزی شدید میمیرد، و پس از آن که دنیای ماوراء را تجربه میکند، روح او به بدنش بازمیگردد و او به زندگیاش ادامه میدهد. او در ساعاتی که مرده بود از تونلی میان زمین و خانهی آخرت خود عبور میکند و حضرت عیسی (ع) را میبیند. قلب او و قلب عیسی (ع) با یکدیگر گفتوگو میکنند. او در آنجا معنا و هدف آفرینش و زندگی را درمییابد. وقتی بتی دوباره زنده میشود شنوایی گوش راست خود را از دست میدهد، مدتی مشکلات جسمی و روانی پیدا میکند تا این که روزی الهامی به او میرسد. او متوجه میشود که باید گذشتهی خویش را رها و رو به سوی خدا کند. از آن پس زندگی بتی و در پی آن علایق و نگرشهای او تغییر میکند. و حالا او خدا را بهتر و زیباتر میشناسد. او با کمک به دیگران، ایمان به خدا و محبت ورزیدن به مردم به پیشرفتی معنوی دست مییابد. کمکم در جلسات کلیسا و اجتماعات پزشکی و مردمی از خدا، دعا و ایمان میگوید و به مردم زیادی کمک میکند بتی، بنا بر الهامی روحانی خاطرات خود و نحوهی کمک به مردم و حل مشکلات آنها را در کتابی به نام "در آغوش نور" مینویسد و این کتاب به سرعت نشر مییابد. کمک او به مردم همچنان ادامه دارد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک