جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
158,700
زده و مشتاقانه سرگرم صید میگوهای شفاف، خرچنگ و ستاره ی دریایی بودند. نور طلایی عصرگاهی بر همه چیز به شکلی یکسان می تابید و حالتی خیرخواهانه داشت، و دریا امواج كوچك و مرتب خود را به آرامی بر شنهای هموار پهن می کرد.
«جینی!»
بیشتر شبیه نجوایی بلند بود تا فریاد و او نتوانست محل صدا را تشخیص بدهد، اما بعد دستی بی حال از فراز شیب شنی سمت راست او بلند شد. ندی! تو اون جا چکار میکنی؟
به زانو خود را کنار او انداخت خوشحال تر از آن بود که فقط به لبخندی اکتفا کند. اندی دو سال از او بزرگتر بود که البته خیلی زیاد بود و ترم قبل ترك تحصیل کرده و رفته بود در تمام مدرسه او دیگر چهره ی سیاه پوست به حساب می آمد مرموز بود نوعی دوگانگی اسرارآمیز داشت، نیم روحانی نیم حقه باز او خیلی تیره تر از جینی بود چون والدینش هر دو آفریقایی بودند؛ اما زوجی سفید پوست در شهری در هشت مایلی جنوب او را به فرزندی پذیرفته بودند و همین وجه مشترک دیگر او با جینی بود هر دو سیه چرده، اما با احساس سفیدها بزرگ شده بودند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک