77,700
خاکستریش می آید بچه های کارخانه اسمش را گذاشتند: "مادرجان". می نشیند روی مبل میگویم خیلی وقته بهم سر نزدی.» لبخند میزند میگوید هزار ماشالله سرتون شلوغه آقای دکتر منم نمی خوام مزاحم تون بشم. «شما هر ساعت و هر لحظه ای بیاین منو خوشحال میکنین. پیر شین الهی.»
میخندم «پیر شدم دیگه ببین یه تار موی سیاه تو موها و ریشم پیدا می کنی.... خب بگو ببینم اوضاعت چه طوره شنیدم دختر تو شوهر دادی پونه بهم گفت.» بله آقای دکتر خدا براتون حفظش کنه ماشاء الله یه تیکه جواهره پونه خانوم.» سلامت باشین کی به سلامتی عروسی شونه؟ آخر هفته آقای دکتر خواستم بگم حتما تشریف بیارین.
در حال حاضر مطلبی درباره مژگان مظفری نویسنده کفش های بی بند نشر شالان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک